آموزش, ترفندها

اشتباهات رایج در مسترینگ و راه‌های جلوگیری از آن

اشتباهات رایج در مسترینگ
  • بلند کردن بیش‌ ازحد صدای مسترینگ
  • اعمال پردازش بیش‌ازحد
  • عمل کردن برخلاف هدف مهندس میکس و هنرمند
  • گسترده کردن بیش‌ازحد مستر در استریو
  • استفاده از کمپرسور غیرضروری
  • ایجاد دیستروشن کلیپینگ به دلیل Gain Staging نادرست
  • اعمال Dithering غیرضروری
  • استفاده از سبک اشتباه به‌عنوان مرجع
  • ذخیره نکردن تنظیمات زنجیره سیگنال
  • مانیتور کردن مسترینگ با صدای خیلی بلند یا خیلی کم

حتی حرفه‌ای ترین مهندس‌های صدا هم اشتباه می کنند. در فرآیند مسترینگ، گاهی آنقدر در جزئیات غرق می شوید که فراموش می کنید بعضی نکات مهم را رعایت نمایید – یا حتی ممکن است ناخواسته اشتباه بزرگی مرتکب شوید. این اتفاق برای همه پیش می آید، نکته مهم این است که این اشتباهات را بشناسیم و تلاش کنیم در جلسات بعدی آن‌ها را تکرار نکنیم. شناسایی اشتباهات و اصلاح آن‌ها، یکی از مهم ترین مراحل در مسترینگ حرفه‌ای موسیقی است.

 10 اشتباه رایج در مسترینگ 

  • بلند کردن بیش از حد صدای مسترینگ

این یکی از رایج ترین اشتباهاتی است که حتی مهندسان با تجربه نیز مرتکب آن می شوند. بسیاری از افراد زمانی که احساس می کنند مسترینگ به اندازه کافی تاثیرگذار نیست، به جای اصلاح اصولی، صرفا با افزایش گین لیمیتر تلاش می کنند نتیجه را بهبود دهند – که در نهایت ممکن است به فشرده سازی بیش از حد و افت کیفیت منجر شود.

بلند کردن بیش از حد صدای مسترینگ

استفاده بیش از حد از لیمیتر، اغلب به عنوان راه حلی موقتی برای پوشاندن یک مسترینگ ضعیف به کار می رود.

با این حال، چنین رویکردی تاثیرات منفی قابل توجهی بر نتیجه نهایی دارد. این کار نه تنها باعث از بین رفتن داینامیک و کاهش عمق صوتی مسترینگ می شود، بلکه در اغلب موارد منجر به ایجاد دیستورشن‌های خفیف اما شنیدنی از نوع Inter-sample Clipping خواهد شد – که می تواند بر کیفیت کلی تاثیر منفی بگذارد.

بلند کردن بیش از حد مسترینگ

به میزان قله‌ی واقعی صدا در True Peak Meter و دیستورشنی که در آن مشاهده می شود دقت نمایید.

علاوه بر این، با رواج پلتفرم‌های استریم موسیقی و استفاده گسترده از تکنیک نرمال سازی شدت صدا (loudness normalization)، مسترهای بیش از حد بلند در نهایت به صورت خودکار کاهش حجم پیدا می کنند.

به عبارت دیگر، با مسترینگ بیش از حد صدای بلند، شما در واقع:

  • داینامیک طبیعی موسیقی را از بین می برید
  • تعادل بین سازها را با جلو کشیدن همه عناصر به هم می ریزید
  • دیستورشن‌های ناخواسته ایجاد می کنید

و در نهایت، به دلیل تنظیمات پلتفرم‌های استریم، تمام این تلاش‌ها بی اثر خواهد شد. مسترینگ شما به دلیل اعمال نرمال سازی شدت صدا توسط پلتفرم‌های استریم، در نهایت کاهش حجم پیدا خواهد کرد. بنابراین، بار دیگر که خواستید گین لیمیتر را کمی بیشتر افزایش دهید یا آستانه (Threshold) را پایین تر بیاورید، این نکته را به خاطر داشته باشید.

  • افراط در پردازش و استفاده بیش از حد از افکت‌ها

یکی دیگر از اشتباهات رایج در مسترینگ، استفاده افراطی از پردازش است، اشتباهی که می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. گاهی این خطا به معنای استفاده بیش از حد از یک پلاگین یا دستگاه سخت افزاری هست، و گاهی به افزودن تعداد زیادی پلاگین و اجرای پردازش‌های تکراری و غیر ضروری منتهی می شود.

افراط در پردازش و استفاده بیش از حد از افکت‌ها

اگر از پردازش‌های تکراری و غیر ضروری استفاده کنید، احتمال زیادی وجود دارد که در حال وارد کردن تغییراتی ناخواسته و مضر به صدا باشید. صرف نظر از اینکه پردازش افراطی چگونه اعمال شود، در مسترینگ یک اشتباه جدی محسوب می شود که باید از آن پرهیز کرد.

برخی از نمونه‌های رایج پردازش افراطی در مسترینگ عبارت‌اند از:

  • تقویت یا کاهش فرکانس‌ها در اکولایزر بیش از 2 دسی بل
  • فشرده سازی بیش از 4 دسی بل
  • استفاده از سچوریشن یا دیستورشن هارمونیک با شدت بالا

در اصل، هر نوع پردازشی در مرحله مسترینگ اعمال می شود، باید با دقت بالا انجام گیرد. اگر احساس می کنید نیاز به اکولایزرهای شدید یا فشرده سازی سنگین دارید، احتمال زیادی وجود دارد که میکس شما نیاز به بازنگری داشته باشد.

افراط در پردازش و استفاده بیش از حد از افکت‌ها در مسترینگ

افزایش یا کاهش فرکانس‌ها در اکولایزر به میزان بیش از 2 دسی بل، د رمرحله مسترینگ، اقدامی افراطی محسوب می شود.

یکی دیگر از نشانه‌های واضح پردازش افراطی، استفاده بیش از 10 نوع پردازش یا پلاگین مجزا است. در اغلب موارد، می توان همان نتیجه را با نیمی از این تعداد پلاگین به دست آورد، به شرطی که استفاده صحیح و هدفمند از آن‌ها را بلد باشید.

بهتر است پیش از استفاده از هر پلاگین، زمان کافی برای شناخت کامل عملکرد و قابلیت‌های آن اختصاص دهید. اگر برای انجام یک وظیفه از چند پلاگین استفاده می کنید، در حالی که یک پلاگین به تنهایی قادر به انجام آن است، در واقع در حال اعمال پردازش‌های غیر ضروری هستید، و چه بسا در پشت صحنه، افکت‌هایی اضافه می کنید که اصلا متوجه آن‌ها نیستید. به طور خلاصه: سادگی و ظرافت، کلید موفقیت در مسترینگ حرفه‌ای است.

  • نادیده گرفتن هدف و دیدگاه مهندس میکس و هنرمند

پس از گذراندن زمان قابل توجهی برای یادگیری اصول مسترینگ، شناخت دقیق تجهیزات، درک اثر آن‌ها بر سیگنال صوتی و تسلط بر جنبه‌های علمی و هنری مسترینگ، ممکن است این تصور برایتان ایجاد شود که خودتان بهتر از همه می دانید یک قطعه موسیقی چگونه باید نهایی شود. هرگز نباید آنچه هنرمند و مهندس میکس خلق کرده‌اند را نادیده بگیرید.

گرچه ممکن است بتوانید نگاهی تازه و متفاوت به تولید یک قطعه داشته باشید، اما این به معنای آن نیست که مجاز باشید صدای نهایی مسترینگ را صرفا براساس سلیقه شخصی خود به طور چشمگیر تغییر دهید.

نادیده گرفتن هدف و دیدگاه مهندس میکس و هنرمند

صدای میکس را تقویت کنید، نه اینکه آن را از نو بسازید. هر مهندس صدا یا هنرمندی که با او همکاری می کنید، دیدگاه مشخصی نسبت به اثر خود دارد که باید تا جای ممکن محترم شمرده شود. این بدان معنا نیست که نمی توانید آنچه ساخته شده را ارتقا دهید، اما این ارتقا باید در چهار چوب کلی صدا و ساختاری که پیش تر شکل گرفته باقی بماند. احترام گذاشتن به هنرمند، مهندس میکس و اهداف آن‌ها، به همان اندازه خود فرآیند مسترینگ اهمیت دارد.

  • عریض کردن بیش از حد مسترینگ

عریض کردن بیش از اندازه مسترینگ نه تنها می تواند تعادل و کیفیت صدای نهایی را مختل کند، بلکه ممکن است در برخی سیستم‌های پخش یا فرمت‌های انتشار، باعث بروز اختلالات جدی شود.

مسترینگی که بیش از حد عریض باشد، می‌تواند مشکلات جدی در روند پخش و انتشار به‌ویژه روی فرمت‌هایی مانند وینیل ایجاد کند. در چنین حالتی، تصویر استریوی بیش از اندازه گسترده باعث می‌شود سوزن گرامافون نتواند به‌درستی در شیارهای صفحه حرکت کند. این اختلال، منجر به مستری می‌شود که اساساً قابل پخش نیست و ممکن است خسارات مالی چشمگیری برای هنرمند یا تهیه‌کننده در پی داشته باشد.

همچنین در بسیاری از سیستم‌های پخش خانگی، مخصوصا دستگاه‌هایی که تنها خروجی مونو دارند، اطلاعاتی که در بخش Side تصویر استریو قرار گرفته‌اند، به طور کامل حذف می شوند. در نتیجه، بخشی از جزئیات موسیقی برای شنونده اصلا قابل شنیدن نخواهد بود.

در مسترینگ، عریض‌سازی باید با دقت، هدفمند و در چهارچوب استانداردهای پخش انجام شود — نه صرفاً برای نمایش یا بزرگ‌نمایی مصنوعی صدا.

در سیستم‌های پخش مونو، تصویر استریو به کلی از بین می رود.

به همین دلیل،‌توصیه می شود فرکانس‌های تا حدود 135 هرتز به صورت مونو باقی بمانند و از واید کردن افراطی در مسترینگ پرهیز شود،‌ به ویژه اگر این پردازش صرفا برای ایجاد حس پهنا انجام می شود و نه به عنوان یک ابزار هدفمند.

همچنین، حفظ حالت مونو در بازه‌ی ۱.۵ تا ۲.۵ کیلوهرتز می‌تواند به تمرکز بیشتر روی وکال کمک کند. این بازه‌ی فرکانسی، ناحیه‌ای کلیدی در درخشش و حضور صدای خواننده است. اگر این محدوده بیش از حد باز شود (واید شود)، ممکن است باعث کدر شدن وکال یا کاهش وضوح آن در میکس شود.

  • استفاده غیر ضروری از کمپرسور

اگر چه ممکن است این اشتباه مشابه با پردازش بیش از حد افراطی به نظر برسد،‌ اما موضوع فشرده کردن در مسترینگ تفاوت‌های خاص خود را دارد. امروزه بسیاری از میکس‌هایی که برای مسترینگ ارسال می شوند،‌ پیشاپیش به شدت فشرده شده‌اند. در چنین شرایط،‌ هر گونه کمپرس بیشتر نه تنها سودی ندارد، بلکه مشکل را تشدید کرده و ممکن است به افت داینامیک، ‌از بین رفتن جزئیات و صدایی خفه منجر شود.‌

استفاده غیر ضروری از کمپرسور

در مسترینگ، کمپرسور باید با دقت بسیار بالا و تنها در صورت نیاز واقعی انجام شود — نه صرفاً به‌عنوان یک مرحله‌ی همیشگی از فرآیند. بسیاری از میکس‌ها پیش از رسیدن به مرحله‌ی مسترینگ، قبلا تحت کمپرس شدید قرار گرفته‌اند.

با این حال، برخی از مهندسان مسترینگ همچنان به صورت خودکار یک پلاگین کمپرسور یا مالتی بند کمپرسور را وارد زنجیره‌ی پردازش خود می کنند، صرفا به این دلیل که همیشه این کار را انجام می دهند. همان طور که می توان حدس زد، این نوع نگاه غیر انتقادی و روتین محور می تواند مانعی جدی برای دستیابی به یک مسترینگ موفق باشد.

با در نظر گرفتن این نکته، قبل از اعمال هر گونه پردازش، به ویژه کمپرسور، با دقت به میکس گوش دهید و ارزیابی کنید که آیا واقعا نیازی به این پردازش وجو دارد یا خیر.

پیش از اعمال هر گونه کمپرسور اضافی، میکس را به دقت بررسی کنید و ببینید آیا واقعا به آن نیاز هست یا نه. در اغلب موارد،‌ هیچ ضرورتی برای کمپرس بشتر وجود ندارد و این کار می تواند به افت کیفیت منجر شود. اگر با میکسی مواجه شدید که از پیش بیش از حد فشرده شده است،‌ به جای استفاده از کمپرسور بیشتر، ‌بهتر است از اکسپندر (Expander) استفاده کنید. باز کردن دامنه‌ی داینامیکی در باندهایی که سازهایی مانند کیک، اسنیر و وکال در آن قرار دارند،‌ می تواند تا حدی از آثار منفی کمپرس بیش از حد بکاهد و حس پویایی را به قطعه باز گرداند.

در صورتی که واقعا نیاز به کمپرس داشتید، پیشنهاد می شود تنظیمات کمپرسور را با تمپوی قطعه هماهنگ کنید،‌ یا از تنظیمات خاص برای Attack و Release استفاده نمایید تا داینامیک اصلی قطعه حفظ شود.

  • ایجاد دیستروشن ناشی از کلیپ شدن به دلیل تنظیم ناردست گین

متاسفانه، امکان ایجاد دیستورشن در سیگنال بدون اینکه متوجه شوید کاملا وجود دارد. حتی اگر نمایشگرهای سطح (میترها) هیچ نشانه‌ای از کلیپینگ نشان ندهند،‌ باز هم ممکن است کلیپ شدن بین پلاگین‌ها یا مراحل مختلف پردازش رخ دهد.

6.	ایجاد دیستروشن ناشی از کلیپ شدن به دلیل تنظیم ناردست گین

این نوع کلیپینگ معمولا به دلیل عدم رعایت صحیح مراحل Gain Staging اتفاق می افتد، یعنی تنظیم سطح سیگنال درهر مرحله از زنجیره‌ی پردازش، به گونه‌ای که از بروز دیستورشن و افت کیفیت جلوگیری شود. به دیستورشن کلیپینگ که در این پلاگین از طریق میتر بالا سمت راست رخ می دهد، توجه کنید.

برای مثال، اگر خروجی یک اکولایزر را تا حدی افزایش دهید که به کلیپینگ برسد و سپس آن را با یک پردازش دیگر دنبال کنید، اگر پردازش بعدی سیگنال را کاهش دهد یا به هر نحوی آن را به پایین نقطه‌ی کلیپینگ بازگرداند، این کلیپینگ در کانال شما یا در خروجی مستر ظاهر نخواهد شد.

این نشان می‌دهد که کلیپینگ می‌تواند در مراحل پردازش مختلف اتفاق بیفتد، حتی اگر در نهایت در خروجی نهایی قابل مشاهده نباشد.

اگر پلاگین بعدی سیگنال را کاهش دهد،‌ دیستروشن ناشی از کلیپینگ در میترها نمایش داده نخواهد شد. به همین دلیل،‌ برای اطمینان از اینکه کلیپینگ اتفاق نیفتاده است،‌ باید سطح سیگنال را در هر مرحله از پردازش با دقت زیر نظر داشته باشید. اگر این کار را انجام ندهید،‌ احتمال بروز کلیپینگ کاملا وجود دارد،‌ حتی اگر در خروجی نهایی هیچ نشانه‌ای از آن دیده نشود.

توجه داشته باشید که همین دیستروشن ناشی از کلیپینگ ممکن است در میتر کانال نمایش داده نشود. این موضوع مخصوصا زمانی صادق است که میکسی که دریافت کرده‌اید از پیش در سطح بلندی یا loudness بالایی قرار دارد. در چنین شرایطی،‌ بهتر است پیش از اعمال هر گونه پردازش اضافی، گین میکس را کاهش دهید.

یکی از راهکارهای مناسب برای کاهش loudness در چنین میکس‌هایی، استفاده از Clip Gain است. دفعه بعد که یک میکس با صدای زیاد دریافت کردید، از این روش استفاده کنید و حتما خروجی پلاگین‌هایتان را به دقت بررسی کنید تا از بروز کلیپینگ پنهان جلوگیری شود.

  • اعمال Dithering غیر ضروری

با اینکه Dithering یکی از مباحث رایج در میکس و مسترینگ است، واقعیت این است که در بسیاری از موارد نه تنها ضرورتی ندارد، بلکه ممن است به کیفیت مسترینگ شما آسیب هم بزند. Dithering در عمق بیت پایین تر ارزشمند است. Dithering فقط زمانی باید استفاده شود که قصد دارید عمق بیت مستر خود را کاهش دهید، مثلا هنگام کاهش عمق بیت از 24 بیت به 16 بیت،‌ ممکن است به Dithering نیاز باشد.

اعمال Dithering غیر ضروری

اما حتی در همین حالت هم، نویز حاصل از Dithering معمولا از نویز ناشی از دیستورشن کوانتایز بیشتر استف بنابراین در بسیاری از موارد استفاده از Dithering نه تنها ضروری نیست، بلکه می تواند نتیجه را بدتر هم بکند.

ماهیت پیچیده‌ی یک ترک موسیقی باعث می شود دیستورشن هارمونیک ناشی از خطای کوانتایز به صورت تصادفی پخش شود. در واقع، اگر سیگنال شما به پیچیدگی اکثر آهنگ‌ها باشه، تغییرات مداوم در سازها و نویز ذاتی ضبط باعث می شوند که هارمونیک‌های بسیار کوچکی که از کوانتایز به وجود میان، ‌به نوعی دیستورشن بین مدولاسیون تصادفی تبدیل بشن، یعنی دیگه اون حالت قابل شنیدن و مخرب رو نخواهند داشت.

  • استفاده از ژانر نادرست به عوان مرجع

اگر شما عادت دارید که یک ژانر خاص را مستر کنید و به طور مرتب با آن کار می کنید،‌ ممکن است تغییر سبک و پردازش برای یک ژانر دیگر دشوار باشد. این مشکل زمانی پیچیده تر می شود که در نظر بگیرید نحوه‌ی مسترینگ می تواند بسته به ژانر به طور قابل توجهی متفاوت باشد.

شناخت ژانری که در حال مسترینگ آن هستید، به معنای شناخت نوع و میزان پردازش مناسب برای آن است. همان طور که قابل تصور است، موسیقی رپ و پاپ به مراتب متفاوت تر از سبک‌هایی مانند جز یا کلاسیک مستر می شوند. بنابراین، نمی توان یک ژانر را با همان رویکرد ژانری دیگر مستر کرد و انتظار داشت که نتیجه نهایی با انتظارات شنیداری آن سبک هم خوانی داشته باشد.

استفاده از ژانر نادرست به عوان مرجع

حتما هنگام مسترینگ ژانری که با ان آشنایی کافی ندارید،‌ به مراجع شنیداری صحیح گوش دهید. اگر قصد دارید وارد مسترینگ سبک جدیدی شوید،‌ بهترین روش برای درک ویژگی‌های مسترینگ آن ژانر،‌ گوش دادن به آلبوم‌های مطرح و تحسین شده در همان سبک است. همچنین می توانید قطعاتی از همان ژانر را وارد نرم افزار DAW خود کنید و با تحلیل پارامترهایی مانند تصویر استریو و پاسخ فرکانسی، درک دقیق تری از نحوه مسترینگ آن سبک به دست آورید.

  • ذخیره نکردن تنظیمات زنجیره سیگنال یا یادداشت برداری

این مورد اغلب نادیده گرفته می شود، اما اهمیت زیادی در مسترینگ دارد. ذخیره نکردن تنظیمات زنجیره سیگنال و یادداشت برداری، تفاوت میان امکان بازخوانی یک جلسه مسترینگ و تلاش طاقت فرسا برای بازسازی دقیق آن است.

ذخیره نکردن تنظیمات زنجیره سیگنال یا یادداشت برداری

 همیشه تنظیمات زنجیره سیگنال خود را ذخیره کنید. اگر چه هنگام مسترینگ یک قطعه تکی این موضوع چندان مسئله ساز نیست، چرا که با ذخیره پروژه، تنظیمات نیز ذخیره می شوند (البته در مسترینگ آنالوگ چنین راحتی‌ای وجود ندارد) اما مسترینگ یک آلبوم کامل داستانی متفاوتی است. فرض کنید نسخه مستر شده قطعات را به هنرمند تحویل داده‌اید و او می خواهد قطعات 3 و 9 شفاف تر شوند (تقویت فرکانس‌های بالا یا افزودن هارمونیک‌های مرتبه بالا) و قطعات 4 و 6 پرتر صدا بدهند (استفاده از هارمونیک‌های مرتبه‌ی پایین یا افزایش کمپرس موازی). اگر تنظیمات خود را ذخیره نکرده باشید، اعمال این تغییرات از کاری یک ساعته به جلسه‌ای کاملا جدید برای مسترینگ تبدیل خواهد شد.

هر تنظیمی که امکان ذخیره سازی مستقیم آن وجود ندارد، باید به صورت مکتوب یادداشت شود. با ذخیره کردن تنظیمات خود نرم افزار میزبان (DAW) و یادداشت برداری از تنظیماتی که امکان ذخیره آن‌ها نیست، کار خود را بسیار ساده‌تر و حرفه‌ای‌تر کنید.

  • مانیتورینگ مسترینگ با ولوم بیش از حد زیاد یا کم

اگر با منحنی فلچر_ مانسون (Fletcher-Munson Curve) یا مباحث مربوط به درک شنوایی آشنایی داشته باشید، احتمالا با این ایده مواجه شده‌اید که شدت صدا و فرکانس‌های مختلف چگونه بر نحوه‌ی درک ما از منبع صوتی تاثیر می گذارند.

مانیتورینگ مسترینگ با ولوم بیش از حد زیاد یا کم

ما فرکانس‌های مختلف را بسته به شدت آن‌ها به صورت متفاوتی درک می کنیم. به بیان ساده، گوش انسان به برخی فرکانس‌ها نسبت به بقیه حساس‌تر است و این حساسیت بر اساس بلندی صدایی که می شنویم تغییر می کند.

با توجه به این موضوع، بهتر است هنگام شنیدن موسیقی، آن را در سطح صدای متعادلی که فون نام دارد (تقریبا 70 فون) گوش دهید. حداقل کاری که باید انجام دهید این است که در حین مسترینگ، با بلندی صدای ثابت کار کنید تا بتوانید تاثیر دقیق پردازش‌های خود را بر روی مستر درک کنید.

دلایل دیگری نیز وجود دارند که نشان می دهند چرا شنیدن با سطح صدای معقول اهمیت دارد، اولین دلیل این است که شنیدن با ولوم بالا در بلند مدت به شنوایی شما آسیب می زند و موجب کاهش قدرت شنوایی می شود.

گوش دادن به موسیقی با صدای بلند می تواند به کاهش شنوایی منجر شود.

علاوه بر این، سیستم‌های تقویت کننده صدا (آمپلی فایرها) در حجم‌های خیلی کم یا خیلی زیاد، دچار دیستورشن بیشتری می شوند، این موضوع در مورد اسپیکرها نیز صدق می کند. بنابراین اگر با صدای بسیار پایین یا بسیار بالا مانیتور کنید، میزان دیستورشنی که می شنوید بیشتر از زمانی است که با صدای متعادل مسترینگ می کنید.

در نتیجه، مانیتور کردن با صدای خیلی کم یا زیاد باعث موارد زیر می شود:

  • اختلال در درک صحیح از صدای مستر
  • آسیب احتمالی به شنوایی
  • افزایش اعوجاج در حین مانیتورینگ

نتیجه‌گیری
اشتباهات زیادی ممکن است در یک جلسه مسترینگ رخ دهند، اما آگاهی از این خطاها می‌تواند کمک کند تا در بیشتر مواقع از آن‌ها اجتناب کنید. اگر هم مرتکب برخی از این اشتباهات شدید، نگران نباشید؛ مهم این است که به‌مرور یاد بگیرید چگونه بدون گرفتار شدن در این خطاها، فرآیند مسترینگ را به‌درستی و با دقت انجام دهید. در هنگام مسترینگ، از پردازش‌های غیرضروری و سایر خطاهای رایج پرهیز کنید.

به‌طور خلاصه، از هرگونه پردازش اضافی مانند دیستورشن، لیمیتینگ، کمپرسور، اکولایزر یا حتی ددرینگ اجتناب کنید. همچنین، برای افزایش بهره‌وری، تنظیمات پروژه‌تان را ذخیره کرده و یادداشت‌های دقیقی برای بازسازی جلسه ثبت کنید.

از طرفی دیگر، با نظارت دقیق بر گین‌استیجینگ و بررسی تمام مترها (نه فقط خروجی کانال یا مستر)، از دیستورشن ناخواسته ناشی از کلیپینگ جلوگیری کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *