مانیتورینگ صدا و درمان آکوستیکی
صرف پول برای میکروفنهای گران قیمت، پردازشگرها و پلاگینها هیچ فایدهای ندارد اگر اسپیکرهایتان به درستی تنظیم نشده باشند و فرکانسهای اتاق شما پر از نوسنات غیر طبیعی باشد. در این مطلب، روشهای کاربردی و موثری را برای بهود مانیتورینگ صدا و درمان آکوستیکی بررسی می کنیم.
یکی از پیچیده ترین چالشها هنگام راه اندازی استودیو، ساخت اتاق و آکوستیک است. چرا پیچیده؟ معمولا اگر از هر تعداد “کارشناس آکوستیک” بخواهید یک اتاق را طراحی کنند یا مشکل خاصی را در مورد اتاق حل کنند، پیشنهادات متفاوت و متناقص را خواهید شنید. قرار است به چند سناریوی مختلف آکوستیک بپردازیم، از اصلاح مشکلات ساده در استودیوهای خانگی گرفته تا طراحی استو.دیوهای کوچک و همچنین موضوع بسیار مهم که برای طراحان اسژیکر بسیار اهمیت دارد: نصب، قرارگیری و جهت گیری اسپیکرها است.
روشهای مانیتورینگ صدا و درمان آکوستیکی
مشکلات اتاق آکوستیک
چرا باید نگران آکوستیک باشیم یا به دنبال مشکلات آن بگردیم؟ زمانی که موسیقی ( یا هر چیز دیگر) را در اتاقی با مشکلات آکوستیک میکس می کنید، ممکن است صدا در آن مکان خوب به نظر برسد، اما وقتی میکس بعدا در جای دیگری پخش می شود، ممکن است کاملا متفاوت و اغلب خوب نباشد. اگر محیط میکس مشکلات جزئی داشته باشد، مشکلات ممکن است کاملا بی ضرر باشند، مانند تغییرات جزئی در محتوای باس یا تریبل. در موارد شدیدتر، تعادل ممکن است بهم بریزد، یا ممکن است حاوی عناصری باشد که در طول میکس شنید نشدهاند. که این مشکل رایج تر از آن چیزی است که فکر می کنید. در این راستا، مانیتورینگ صدا و درمان آکوستیکی نقش مهمی در بهبود شرایط ضبط و اطمینان از کیفیت میکس دارند.
تصور کنید که اتاق شما بیس کافی را ندارد. وقتی در حال میکس هستید، برای اینکه صدا خوب به نظر برسد، به طور غریزی بیشتر بیس به سازهای باس و درام اضافه می کنید. هنگامی که در یک محیط معمولی پخش می شود، صدا بیش از حد بیسدار و نا منظم به نظر می رسد. این وضعیت مطمئنا محدود به استودیوهای کوچک یا آماتور نیست. هر کسی که در خانه با سیستم ساب ووفر گوش می کند، ممکن است با ضبطهایی مواجه شوند که مشکلات بسیاری در بخش بیس دارند. همچنین، سطح بیسهای خیلی پایین در ضبطها می تواند خیلی متفاوت باشد. دلیلش این هست که مهندسان میکس و مسترینگ نمی توانستند این فرکانسهای پایین را در استودیوهای خود بشنوند.
مشکلات عمدهای که استودیوها و اتاقهای میکس خانگی یا نیمه حرفهای با آن مواجه هستند شامل موارد زیر می شود:
- مشکلات فرکانس پایین: بیس بسیار کم، یا پراکندگی نامناسب بیس در نقاط مختلف اتاق
- مشکلات فرکانس بالا: انعکاس بیش از حد صدا در اتاق، یا ناتوانی در تفکیک دقیق منابع صوتی
- مشکلات ایزولاسیون: وجود نویز و نشت صدا بین اتاقها یا ساختمانها
انتخاب و نصب مانیتور
قبل از اینکه به بررسی راه حل این مشکلات آکوستیک بپردازیم، ابتدا می خواهم در مورد انتخاب بلندگو و نصب آن صحبت کنم. بررسی این موضوع بسیار اهمیت دارد، زیرا بدون نصب و قرارگیری صحیح اسپیکرها نمی توان تصمیمات آکوستیکی دقیقی گرفت. موقعیت، جهت گیری و نصب بلندگوها می تواند تاثیر زیادی بر صدای نهایی اتاق داشته باشد، بنابراین عاقلانه است که از ابتدا این موضوع را بررسی کنید. انتخاب اشتباه اسپیکر و قرار دادن آن در جای نادرست از مشکلات رایجی است که نصابهای استودیو با آن مواجه می شوند. ممکن است این دو موضوع ( انتخاب اسپیکر و جایگزاری آن ) را جدا از هم ببینید، اما این دو به طور مستقیم به هم مرتبط هستند. در این زمینه مانیتورینگ صدا و درمان آکوستیکی می توانند به بهبود کیفیت ضبط صدا کمک زیادی کنند.
در بسیاری از استودیوهای خانگی، به دلیل محدودیت فضا، بلندگوها باید به دیوار چسبیده باشند، در حالی که در اتاقهای بزرگتر، اسپیکرها می توانند به صورت ایستاده و دور از هر نوع مرزی قرار گیرند. برای دستیابی به نتایج خوب با اسپیکرهایی که به دیوار چسبیدهاند، بسیار مهم است که اسپیکرها پورت پشتی نداشته باشند، زیرا نزدیکی دیوار به پشت بلندگوها باعث می شود پورتها به درستی کار نکنند و بیس نامتعادل ایجاد شود. همچنین زمانی که اسپیکرها به این روش قرار می گیرند، بیس آنها افزایش می یابد. بنابراین نباید بلندگوهایی که برای این نوع استفاده طراحی نشدهاند و بیس زیادی دارند را انتخاب کنید. هنگام خرید بلندگو برای استودیو، سعی کنید آنها را در شرایط مشابه مشابه با نحوه استفاده خود امتحان کنید. اگر قرار است اسپیکرها به دیوار چسبیده باشند، این کار را در فروشگاه انجام دهید. در غیر این صورت، اگر قرار است مانیتورها دور از دیوارها قرار گیرند، از آزمایش اسپیکری که در کنار سایر اسپیکرها قرار دارد خود داری کنید. از فروشنده بخواهید که اسپیکرها را به موقعیت مناسبی در اتاق منتقل کنند.
سعی کنید بلندگوها رو در گوشه اتاق قرار ندهید. این کار باعث تقویت بیس و به دیت آمدن نتایج غیر دقیق می شود. موقعیت ایده آل برای بلندگو به گونهای است که شنونده و اسپیکرها در نقاط مثلث متساوی الاضلاع قرار گیرند، همانطور که در شکل 1 نشان داده شده است. اگر اتاق شما فاقد این شرایط هست، بهتر است بلندگوها را خیلی نزدیک به هم قرار گیرند تا اینکه خیلی دور از هم باشند. اگر فاصله بلندگوها خیلی زیاد باشد، یک فاصله در وسط تصویر خواهید داشت که جابجایی دقیق و قرارگیری آکوستیک را غیر ممکن می کند.
پس از انتخاب اسپیکرها، مرحله بعدی طراحی یک سیستم نصب مطمئن است. اگر اسپیکرها به درستی ثابت نشوند کیفیت صدای آنها کاهش یافته و غیرقابل پیش بینی خواهد بود. دلیل این موضوع ساده است، مخروط ووفر و گنبد توییتر در استفاده عادی حرکات بسیار کوچکی دارند. اگر انرژی بیس باعث حرکت جعبه بلندگو شود (به یاد داشته باشید که هر عمل یک واکنش برابر و مخالف خواهد داشت)، این حرکت می تواند از خروجی بیس کم کند و حتی بیشتر از حرکت توییتر باشد، که در نهایت باعث افت وضوح صدا می شود. به همین دلیل است که استفاده از پایههای بلندگو یک امر رایج است. اگر بلندگوهای خود را روی قفسه یا پایه نصب کنید، قرار دادن کمی Blu-Tac زیر گوشههای بلندگو باعث توقف حرکت آنها می شود. اگر پایهها روی زمین هستند، از کیت میخ دار اختصاصی استفاده کنید، به خصوص اگر پایهها روی فرش قرار می گیرند. علاوه براین مانیتورینگ صدا و درمان آکوستیکی نقش کلیدی در دستیابی به صدایی دقیق و حرفهای ایفا می کنند.
برای دستیابی به بهترین عملکرد لازم است اسپیکرها در جهتی که طراحی شدهاند استفاده شوند و در موقعیت شنیداری عادی خود در راستای محور عمودی و معمولا محور افقی آنها قرار بگیرید. اگر بلندگوها در جهت اشتباه استفاده شوند، پاسخ فرکانسی به شدت آسیب می بیند. نباید برای راحتی، بلندگوها را به پهلو بخوابانید. شنیدن صدا خارج از محور عمودی استاندارد نه تنها باعث خطای پاسخ فرکانسی می شود، بلکه در نزدیکی فرکانس کراس اورر نیز به دلیل تداخل فازی بین درایورهای اسپیکر در پاسخ فرکانسی افت پیدا می کند.
شکل دو یک موقعیت رایج را نشان می دهد که در آن بلندگوها در قفسهای بالای کنسول قرار می گیرند. در این مثال، فاصله 6 سانتی متری بین توییتر و ووفر در موقعیت میکس وجود دارد. این تفاوت به این معنی است که فرکانسهای بالا از توییتر حدود 174 میکروثانیه دیرتر از فرکانسهای ووفر به گوش می رسند. اگر فرض کنیم فرکانس کراس اوور اسپیکر 2.8 کیلوهرتز باشد (که مقدار معمولی است)، این اختلاف باعث افت تقریبا 3 دسیبل در سطح پاسخ در این فرکانس خواهد شد. اگر این فاصله بیشتر باشد، حتی ممکن است لغو کامل صدا رخ دهد که اصلا خوب نیست. ساده ترین راه حل این است که بلندگو را به سمت موقعیت میکس کج کنید تا اختلاف زمانی را حذف کنید و پاسخ فرکانس را یکنواخت کنید.
درمان آکوستیک با فرکانس بالا
اکنون که بلندگوها به خوبی سازماندهی شدهاند، وقت آن رسیده که به مشکلات آکوستیک اتاق پرداخته و آنها را حل کنیم ابتدا بیایید روشی برای شناسایی مشکلات در اتاق پیدا کنیم. مشکلات فرکانسهای بالا در استودیوهای خانگی و پروژهای بسیار رایج است. اما، خوشبختانه به راحتی با روشهای کم هزینه قابل تشخیص و درمان هستند. با دقت به کرک و مهم تر از آن به آنچه بعد از کرک اتفاق می افتد گوش دهید. در دنیای ایده آل، بعد از کرک اولیه چیزی نمی شنوید. با این حال، آنچه احتمالا خواهید شنید، دوره کوتاهی از پژواکهای تند flutter است که با هم ترکیب می شوند و صدایی boing تولید می کنند.
یک راه حل بسیار سریع و غیر علمی برای این مشکل این است که، یک پتوی ضخیم را مقابل یکی از دیوارهای سخت قرار دهید. برای این کار از یک دستیار کمک بگیرید. پتو را یک یا دو اینچ از دیوار فاصله دهید، تا اموج صدا هم در مسیر رفت و هم برگشت از دیوار ضعیف شوند، سپس دوباره دستتان را به هم بزنید. اگر دیوار مشکلدار را شناسایی کردید، صدای کرک باید بسیار تمیزتز و کوتاه تر به نظر برسد. در غیر این صورت دیوار دیگری را امتحان کنید.
چندین راه حل دائمی برای این مشکل وجود دارد. اگر بودجه محدودی دارید، آویزان کردن پتوی ضخیم یا پردههای سنگین روی دیوار مشکلی ندارد، البته برای ایمنی، بای فقط از پارچههایی استفاده کنید که ضد حریق هستند. فراتر از این، تعداد زیادی کاشی آکوستیک برای حل این نوع مشکلات موجود است. تعداد کمی از این کاشیها را می توان با چسب دو طرفه یا چسب محکم به دیوار نصب کرد و نتیجه شگفت انگیزی خواهید گرفت. کاشیهای آکوستیک یا کاشیهای سقفی راک وول نیز برای سقف مفید خواهند بود. یکی از مزایای اصلی کاهش امواج ایستای با فرکانس بالا، بهبود جزئیات و تصویر سازی بهتر از مانیتورهای شما است. این بخش شاید در استودیوهای خانگی و در همچنین مناطق شنود Hi-Fi داخلی نادیده گرفته شود.
مدیریت فرکانسهای پایین اضافی
بدون داشتن تجهیزات تست پیشرفته، صاحب یک استودیوی خانگی باید به طور ذهنی در مورد سطوح بیس قضاوت کند. هدف این است که از تنظیم اشتباه EQ جلوگیری کنیم. در بسیاری از استودیوهای خانگی یا کوچک، می توانید با استفاده از مانیتورینگ Nearfield، مشکلات مربوط به بیس را کاهش دهید. در این حالت، صدا را مستقیما از مانیتورها می شنوید و تاثیرات آکوستیکی اتاق کمتر به چشم می آید. اما در فضاهای بزرگتر که فاصله شما از مانیتورها بیشتر است، مشکلات آکوستیکی اتاق برجسته تر می شوند و درمان آکوستیکی برای بهبود دقت صدای مانیتورینگ ضروری خواهد بود.
برای شروع لازم است با دقت بالایی به جزئیات صدا در میکس توجه کنید. پخش مجموعهای از آهنگهای تجاری را که به خوبی با آنها آشنا هستید، مفید خواهد بود. تمام نتها باید با سطح یکسانی شنیده شوند. البته بسته به اندازه و کیفیت مانیتورهای شما، نتهای بسیار پایین ممکن است کمتر شنیده شوند که این طبیعی است. همچنین برای ارزیابی کیفیت مانیتورها باید آنها را رد اتاقهای مختلف تست کرد تا عملکرد آنها جدا از ویژگیهای آکوستیکی اتاق بررسی شود. اگر در برخی نواحی اتاق بیس به طور ناگهانی کم و زیاد شود و مانیتورها به درستی جایگذاری شده باشند، احتمالا مشکل آکوستیکی در اتاق وجود دارد. نشانه اصلی این مشکل زمانی است که تنظیمات بیس باید به طور مدام تغییر کند هنگام پخش مواد آزمایشی، زیرا این روند به طور غریزی در طول میکس هم تکرار خواهد شد.
سپس سعی کنید در اتاق حرکت کنید. آیا صدای اوج و فرورفتگی بزرگ در بیس شنیده می شود؟ اگر چنین است، احتمالا مشکلات “موج ایستاده” وجود دارد. وقتی دیوارهای یک اتاق به طور موازی با یکدیگر باشند، همانطور که در تمام اتاقهای استاندارد این طور است، امواج ایستاده زمانی ایجاد می شوند که فاصله بین دیوارها برابر با نصف طول موج یا چند برابر فرکانس در طیف صوتی باشد. هنگامی که فاصله برابر با نصف طول موج باشد، فرکانس را بنیادی می نامند. این رابطه با فرمول شرح داده می شود: f1=v/2L، که در آن f1 فرکانس پایه است، v سرعت صوت در هوا ( تقریبا 345 متر بر ثانیه در شرایط عادی) و L فاصله بین دیوارها است. به عنوان مثال، اگر اتاقی دارای دیوارهای موازی با فاصله چهار متر از هم باشد، یک موج ایستاده پایه در فرکانس 43.125 هرتز و همچنین چند عدد صحیح – 86.25 هرتز، 129.375 هرتز و غیره است. برای کم کردن مشکلات، بهتر است همان را در اتاقهای مختلف گوش دهید. یک نقطه خوب برای شروع، می تواند سیستم صوتی خانگی خودتان یا یک دوست باشد. آیا صدا مشابه به نظر می رسد یا تفاوتهای عمدهای وجود دارد؟ به نظر من داشتن یک جفت هدفون با کیفیت به عنوان مرجع نیز مفید است. ممکن است بتوانید با جابجایی بلندگوها یا موقعیت میکس خود به یک توافق قابل قبول برسید.
مشکلات بیس
مشکل بعدی اوجها و فرورفتگیهای بیس است. دو روش اصلی برای رفع این مشکل وجود دارد. بهترین راه حل معمولا برای استفاده در خانه مناسب نیست، زیرا نیاز به تغییر در ساختار اتاق است. این تغییر به این صورت است که باید اطمینان حاصل کرد که دیوارهای اتاق هیچکدام با یکدیگر موازی نباشند. این نکته برای ساخت اتاقهای جدید اهمیت زیادی دارد. غیر موازی بودن دیوارهای مقابل از به دام افتادن و ترکیب امواج صوتی جلوگیری می کند. این کار را می توان با استفده از یک قاب چوبی که به صورت غیر مربع ساخته شده و بر روی دیوار و در حالت ایده آل، روی سقف، با دو لایه گچ نصب کرد.
یک راه حل ساده تر و اغلب مکمل برای مشکلات بیس، افزودن جذب صدا در مکانهای استراتژیک است. این کار با کاهش فرکانسهای مشکل ساز، از تجمع آنها جلوگیری می کند. منظور از جذب صدا، کاشیهای دیواری جاذب صدا نیست — این نوع کاشیها برای مشکلات فرکانس بالا عالی هستند اما برای مشکلات واقعی بیس کاربردی ندارند. جذب کنندههای باس یا همان تلههای باس که به آنها نیز معروف است، در دسترس هستند، آماده در طیف وسیعی از سبکها و رنگهای مناسب داخلی، اگر چه گران هستند. با هر یک از این راه حلها، جاذبها باید در نقطهای در امتداد یک دیوار مناسب قرار گیرند. گوشههای اتاق نیز خوب هستند.
جذب کنندهها در یک بازه فرکانسی عمل می کنند، نه فقط یک فرکانس خاص، بنابراین پیش بینی محل دقیق و میزان مورد نیاز آنها کار سختی است. کار خود را با قرار دادن جاذبها در حدود یک سوم دیوار شروع کنید، سپس آنها را جابجا کنید و دوباره گوش دهید. اگر نیاز بود، جذب کنندههای بیشتری اضافه کنید. به یاد داشته باشید که هدف ما لزوما حذف کامل مشکلات نیست، بلکه فقط کاهش آنها به اندازهای که دیگر نیاز به تغییر تنظیمات اکولایزر نداشته باشید. اگر با مشتریان یا تولیدکنندگان کار می کنید، در این شرایط، باید با دقت در چند موقعیت مختلف پوش دهید و جذب کنندهها را اضافه کنید تا به نتیجه خوبی برسید.
جذب کنندههای بیس به این صورت عمل می کنند که انرژی صوتی را وارد کرده و سپس آن را به حرکت و در نهایت به گرما تبدیل می کنند. نوع DIY نشان داده شده (شکل شماره 3) مشابه دیوارهای گچ برداری بسیار انعطاف پذیر عمل می کند. امواج صوتی از طریق سوراخهای روی تخته و همچنین مستقیما از طریق پوشش خارجی وارد جعبه می شوند. سپس این انرژی باعث تحریک غشاهای مقوایی داخل جعبه می شود. در این فرآیند، بخشی از انرژی از دست رفته و بیس کاهش می یابد. این جذب کنندهها ساده و ارزان هستند و می توان آنها با پارچه پوشاند تا کمتر جلب توجه کنند. با این حال، یک جنبه منفی هم دارند، این نوع جذب کنندهها به اندازه برخی از مدلهای آماده کارآمد نیستند، و برای رفع مشکلات بیس در یک اتاق با ابعاد متوسط ممکن است نیاز به ده یا بیشتر از این دستگاهها باشد، که فضای زیادی را اشغال می کند. این مشکل حتی با جاذبهای حرفهای نیز وجود دارد.