مونو یا استریو کدام گزینه بهتری است؟
مونو یا استریو؟ برای مدت طولانی، مونو تک بود. با در نظر گرفتن هزینهها، آکوستیک، محدودیتهای تجهیزات و غیره، مونو گزینه منطقی تری بود. گنجاندن استریو در یک سیستم صوتی آنقدر پیچیدگیها به همراه داشت که به سادگی عملی نمی شد.
اکثر مهدنسان صدا موافق هستند که الویت اصلی برای سیستم صوتی، ارائه پوشش قابل درک است. این می تواند به خودی خود چالش بزرگی باشد، حتی با یک سیستم صوتی مونو. با این حال، فناوری امروزی، ما را به قلمروی جدید در دسترس و مقرون به صرفه، از جمله استریو و فراتر از آن می برد.
برای بسیاری از محیطهایی که کیفیت موسیقی ارزش بالایی دارد، استریو ضروری است. نکته مهم اینجاست: استریو می تواند عمق جذابی برای بسیاری از اماکن بیافزاید. اما این رویکرد برای مکانهایی مانند کلیساها عملی نیست.
نکاتی که در انتخاب مونو یا استریو کمک می کنند
اصطلاحات
مونو: صدایی که از یک کانال می آید. یک کانال خروجی اصلی کنسول صدا است که اسپیکرها را تغذیه می کند.
چپ/راست (LR): یک سیستم استریو دو کاناله که در آن هر دو کانال چپ و راست در همه جای اتاق شنیده می شود.
چپ/مرکز/راست(LCR): یک سیستم سه کاناله با اکثر سازها در میدان استریو (چپ/راست) و سازهای اصلی (وکال اصلی، باس درام، گیتار و میکروفن) واقع در یک کانال فانتوم یا کانال مرکزی. در ضبط، LCR گاهی اوقات به رویکرد قدیمی تری اشاره می کند که در آن هر ساز منحصرا در کانال چپ، مرکز یا راست شنیده می شود.
چپ/راست/مرکز/چپ/راست(LRCLR): با چندین میدان استریو که مناطق مختلف اتاق را پوشش می دهند، معمولا شامل یک میدان مرکزی مشترک است که کل اتاق را پوشش می دهد.
شفاف سازی الویتها
با توجه به اهدافی که دارید گزینههای زیر را بررسی کنمد.
- سطح لازم از درک پیام
- اهمیت ایجاد تجارب موسیقی جذاب
- عوامل آکوستیک موثر (به عنوان مثال شکل اتاق)
- تجهیزات فعلی و بودجه
- توانایی فنی تکنسینهای صدا و نوازندگان
هر یک از این نکات به شما در تصمیم گیری بین مونو یا استریو کمک می کند. به عنوان مثال، اگر نوازندگان شما در ترکیب قطعات خود مشکل دارند و توانایی فنی تکنسین صوتی شما محدود است، ممکن است با تمرکز بر روی یک سیستم صدای مونو موفق تر باشید. به همین ترتیب، پوشاندن یک سالن عریض، کم عمق و بازتابنده شامل مسائل آکوستیک پیچیدهای است که در این صورت به استریو نیاز مند هستید.
فاکتورهای پخش و In-ear
یکی از عوامل مرتبط استفاده گسترده از استریو در خدمات پخش و نمایشگرهای داخلی است. هر روز، congregants شما محتوا را روی دستگاههای شخصی شان و در محل کار پخش می کنند، گوشها انتظار صدای استریو را دارند. نوازندگان به نواختن و شنیدن کیبوردها و گیتار خود به صورت استریو عادت دارند و ممکن است هنگام اجرای مونو با اطمینان کمتری بنوازند.
به دلیل این عوامل، حتی کلیساهایی که از سیستمهای صوتی مونو تالار استفاده می کنند، برخی سازها و میکروفنهای اتاق را به صورت استریو ضبط می کنند.
از آنجایی که بسیاری از سیستمهای صوتی برخی از اماکن امروزی قادر به مدیریت کانالهای استریو هستند، ترکیب برخی از عناصر استریو در صدای جلوی خانه شما ممکن است آنقدرها که فکر می کردید طولانی نباشد.
چالشها
اجرای صدای مونو به این معنی است، که تنها یک سیگنال به اتاق وارد می شود. در حالی که ساده به نظر می رسد، برای پوشش یکنواخت و قابل درک ممکن است به چنیدن بلندگوی اصلی نیاز داشته باشد. تجهیزات و سیم کشی کمتری نسبت به سیستم استریو نیاز دارد.
افزودن کانالهای استریو پیچیدگی بیشتری دارد. اکنون دو کانال جداگانه وجود دارد که باید به وضوح توسط همه افراد در اتاق شنیده شود. پتانسیل فیلتر کردن نیز افزایش می یابد.
صدا به صورت یکنواخت شنیده نمی شود. هر چه فرد از منبع بلندگو دورتر باشد، فرکانسهای بالا بیشتر کاهش می یابد و سیگنال آرام تر به نظر می رسد. به همین دلیل است که هر چه شخص به بلندگوی چپ نزدیک تر از راست باشد، همه چیز در کانال چپ غالب تر می شود، حتی اگر در یک سطح باشند. تعادل در صدا به صورت قابل توجهی بر اساس جایی که فرد در اتاق قرار دارد تغییر می کند.
درک راه حلها
برای بهترین انتخاب بین مونو یا استریو آنها را بیشتر بررسی خواهیم کرد. هر رویکردی مزایا و چالشهایی را ارائه می دهد. خوشبختانه، فناوری و تکنیکهای کنونی به حدی پیشرفت کردهاند که اجرای یک فرم استریو به مراتب کمتر سازش است. DSP داخلی در بلندگوها، کراس اورها، کنسولها و تجهیزات دیگر به تنطیم زمان بندی سیگنالها کمک می کند. آکوستیک مدرن اثرات ریورب را به حداقل می رساند. بلندگوها را می توان برای زوایای میدان خاص انتخاب کرد تا به کنترل field bleed و به حداقل رساندن فیلتر comb کمک کند. گزینههای زیادی وجود دارد که به اکثر سالنها اجازه می دهد از مزایای استریو بهره ببرند و در عین حال مشکلات را به حداقل می رسانند.
ابزارها نیز می توانند کمک کنند. اکثر کنسولهای صدا اجازه می دهند تا فرکانسهای پایین را در اکثر سازها حذف کند و همچنین EQ را به طور جداگانه در هر کانال تنظیم می کند تا مشکلات فاز را به حداقل برساند. برخی از کیبوردها و پدال گیتار به نوازنده اجازه می دهند تا ساختارهای صوتی جداگانهای را برای خروجیهای چپ و راست ایجاد کند.
برای مثال، من یک رویکرد LCR را روی پدال گیتار Helix خود با مسیریابی سیگنال آمپر/کابین مونو جدا از جلوههای استریو تکرار می کنم. در حالی که می توانم کانالهای مجزای چپ، راست و وسط را به کنسول بفرستم، که خروجیهای چپ و راست با مرکز فانتوم برای FOH و گوشهای داخل گوش من کافی است. این ترکیب، یک فضای احساسی و یک مرکز chewy ایجاد می کند و هم شفافیت را برای میکس کردن و هم میحطی را برای ایجاد حس گسترده و کامل از فضا ارائه می دهد. به همین ترتیب، مهندسان صدا یاد گرفتهاند که مسئولانه حرکت کنند. سازهای اصلی، از جمله آواز اصلی بیس درام، گیتار بیس، درام، و میکروفن به مرکز فانتوم استریو منتقل می شوند.
سایر سازها به آرامی به سمت راست و چپ چرخانده می شوند، بیش از 30٪، و صداهای محیط برای افکت بازتر می شوند. این یک حس استریو مانند ایجاد می کند و واریانس میکس به دلیل موقیعت صندلی را به حداقل می رساند. ابزارهای مونو را می توان دو برابر کرد و سیگنالها را از هم جدا نمود و زمان را به تاخیر انداخت تا از مسائل مربوط به فیلتر comb جلوگیری شود.
بسیاری از مکانها با افزودن یک کانال مرکزی (نه فانتوم) صدای استریوی خود را افزایش می دهند. سازهای اصلی (آواز اصلی، بیس درام، گیتار بیس، درام و میکروفن) به جای کانالهای استریو در اینجا قرار می گیرند. درست مانند هر یک از کانلهای استریو، این کانال سوم باید توسط تمام افراد حاضر در اتاق شنیده شود.