10 نکته برای مسترینگ اگر شما مهندس مسترینگ نیستید
کنجکاو هستید که چگونه یک آهنگ را مسترینگ کنید؟ در اینجا ده نکته برای مسترینگ وجود دارد تا به تنهایی یک مسترینگ عالی انجام دهید، فرقی نمی کند چقدر تخصص دارید. در این مقاله 10 نکته برای مسترینگ اگر شما مهندس مسترینگ نیستید، بیان خواهد شد.
مسترینگ صدا، آخرین مرحله در فرآیند تولید صدا و اولین مرحله در زنجیره توزیع است. این یک فرصت است تا صدای کلی میکس خود را بهبود بخشید و آهنگ را به سطح جدیدی، هم به صورت مجازی و هم به صورت واقعی برسانید. همچنین آخرین فرصت شما برای شناسایی هر گونه نقص جزئی مانند کلیکها، تیکها، صداهای ناخواسته، ویرایشها یا افت صداها است. یادگیری نحوه مسترینگ موسیقی ممکن است سخت به نظر برسد، اما زمانی که با برخی از مراحل و تکنیکهای کلیدی آشنا شوید، آماده خواهید بود که مانند یک حرفهای مستر کنید. اگر یک نوازنده، ترانه سرا، تهیه کننده یا مهندس میکس هستید که به دنبال نکاتی در مورد نحوه ارائه مستر خود هستید، و یک مهندس مسترینگ حرفهای نیستید، ما شما را راهنمایی می کنیم که چگونه یک آهنگ را مستر کنید. همچنین می توانید مقاله “چگونه موزیک خود را مسترینگ کنید” را هم مشاهده کنید.
10 نکته برای مسترینگ
1-هدف و استانداردهای مناسب بلندی صدا را در نظر بگیرید
قبل از مستر کردن آهنگ، مهم است که بدانید آهنگ شما درکجا منتشر خواهد شد، به ویژه در عصر حاضر که پلتفرمهایی مانند اسپاتیفای، یوتیوب، تیدال و اپل موزیک به روشهای مختلفی بلندی صدا را نرمال سازی می کنند. به این معناست که اگر مستر شما در سطح بالاتری نسبت به سطح مرجع یک سرویس پخش شود، آن سرویس سطح صدای آهنگ شما را کاهش می هد تا تمام آهنگها در آن سرویس برای شنوندگان به طور یکنواخت به گوش برسد.
اگر قصد دارید یک آهنگ را برای مسترینگ آماده کنید، به احتمال زیاد در نهایت آن را به صورت استریم منتشر خواهید کرد. بنابراین می توانید از این ویژگی به نفع خود استفاده کنید. سرویسهای پخش معمولا بلندی صدا را بین 16 تا 11 LUFS تنظیم می کنند، بسته به نوع سرویس که بیشتر آنها به طور پیش فرض از LUFS14 استفاده می کنند. این موضوع به شما فضایی بیشتر برای خلق مستر breathing, punchy, musical را می دهد.
به این معنا نیست که باید آهنگ خود را در یک سطح خاصی مستر کنید، اما به این معنی هم نیست که نیازی به فشرده سازی برای رسیدن به بیشترین بلندی صدا ندارید. به عبارت دیگر، به شما این آزادی را می دهد تا آنچه برای آهنگ درست است را انجام دهید.
بررسی سطوح بلندی صدا
شما می توانید با بررسی میترها به طور مکرر در یک پلاگین مانند Insight، مشاهده کنید که مستر شما چقدر بلند است و با مشاهده اندازه گیریها مشخص کنید که صدا در محدوده مناسبی قرار دارد.
2- جمع آوری منابع مناسب با ژانر
حرکت بعدی شما جمع آوری چند آهنگ است که از نظر تمپو، ژانر و تنظیم مشابه هستند. اگر امکانش را دارید، سعی کنید فایلهای بدون افت کیفیت، مانند WAV را به دست آورید. فایلهایی با افت کیفیت مانند AAC یا MP3 تصویری از چگونگی صدای یک آهنگ را ارائه می دهند، اما هنگامی که تمرکز خود را بر جزئیات لازم برای مسترینگ می گذارید، نواقص کدکهای با افت کیفیت را متوجه خواهید شد و مقایسه آنها نیز دشوارتر خواهد شد. سعی کنید از این نوع فایلها استفاده نکنید مگر اینکه گزینهی دیگری وجود نداشته باشد.
به خاطر داشته باشید که با سرویسهای استریم مانند Tidal، Apple Music، Qobuz، Amazon Music و Deezer که استریمهای بدون افت کیفیت و در بسیاری از موارد با کیفیت بالا را ارائه می دهند، استفاده از یک سرویس استریم به همراه Audiolens می تواند یک روش کاملا مناسب برای دسترسی به منابع باشد. میکسهای خودتان نیز می توانند منابع عالی باشند، زیرا شما با آنها آشنایی دارید. دلیل استفاده از ترکهای مرجع این است که مطمئن شوید مستر شما در یک پلتفرم تجاری به خوبی شنیده می شود.
نیازی نیست که دقیقا با یک مرجع مطابقت داشته باشد، اما هر دو باید در یک سطح مشابه قرار گیرند. سطح کلی، تعادل فرکانسی و تاثیر دینامیکی آنها نباید تفاوت زیادی داشته باشد. به عبارت دیگر، به این فکر کنید که آیا این آهنگها می توانند در یک پلی لیست مشابه قرار بگیرند؟
3- یک میتر برای خودتان تهیه کنید
میترها در مسترینگ صدا اهمیت زیادی دارند، زیرا می توانند تاثیر بصری از آنچه می شنویم ارائه دهند و این کار را با دقت بالا انجام دهند. استفاده از میترها همراه با یک ترک مرجع می تواند منبعی ارزشمند باشد.
Loudness meters
سطح صدا با استفاده از واحدهای بلندی (LU) اندازه گیری می شود و این میترها می توانند بلندی صدای درک شده را به روشهای مختلفی مانند لحظهای، کوتاه مدت و یکپارچه اندازه گیری کنند. بلندی یکپارچه معمولا برای اطمینان از رعایت استانداردهای پخش استفاده می شود. با این حال، آگاهی از بلندی یکپارچه آهنگ شما می تواند به شما کمک کن بفهمید که چگونه صدا روی پلتفرمهای مختلف استریم پخش خواهد شد.
اندازه گیریهای لحظهای نزدیک تر به آن چیزی هستند که با یک میتر VU مشاهده می کنید، در حالی که بلندی کوتاه مدت صدا می تواند برای اطمینان از این که قسمتهای بلند را بیش از حد تقویت نکردهاید، مفید باشد.
Spectrum analyzers
این میترها محتوای فرکانسی میکس شما را نمایش می دهند و می توانند برای شناسایی محدودههای فرکانسی که ممکن است نیاز به تنظیم داشته باشند، مفید باشند. آنها یک ابزار خوب برای بررسی شنیدههای شما هستند و می توانند به شما سرنخ بدهند که اتاق ممکن است چه چیزی را پنهان کند. به خاطر داشته باشید که دو میکس عالی می توانند در یک آنالیزگر طیف کاملا متفاوت به نظر برسند، بنابراین به جای اینکه بگذاری آنها تصمیمات را تعیین کنند، از آنها به عنوان یک راهنما استفاده کنید تا فرکانسهای خاصی را که مشکل ساز هستند چه به دلیل کمبود و چه به دلیل بیش از حد بودن پیدا کنید.
Correlation meters and vectorscopes
این ابزارها به شما روشهای دقیقی برای بررسی عرض و سازگاری مونو مسترتان ارائه می دهند. یک correlation meter به شما نشان می دهد که کانالهای چپ و راست یک آهنگ چقدر اشتراک دارند. مقدار 1+ نشان دهنده یک سیگنال مونو است، در حالی که مقدار 1- نشان دهنده یک سیگنال کاملا آنتی فاز است – چیزی که در حالت مونو کاملا ناپدید می شود. برای یک میکس وسیع و پرحجم، مقادیر بین حدود 0.5 تا 0.75 طبیعی هستند.
Vectorscopes می توانند به شما نشان دهند که میکس شما تا چه حد پخش شده یا در چه جهتی متمایل است. در اینجا، یک خط عمودی نشان دهنده یک سیگنال مونو است، در حالی که یک خط افقی نشان دهنده یک سیگنال کاملا آنتی فاز است. سیگنالهای استریو خوب متعادل تمایل دارند که اشکال جالبی ایجاد کنند، و به طور کلی به شرطی که این اشکال از لحاظ ارتفاع بیشتر از عرض باشند، همه چیز خوب است.
مستر خود را در حالت مونو بررسی کنید و گوش دهید که آیا عناصر مهمی ناپدید شدهاند یا سطح آنها به طور قابل توجهی کاهش یافته است. اگر اینطور باشد، این یک نشانه است که چیزی اشتباه است، اما این دو میتر می توانند یک هشدار اولیه خوب ارائه دهند که نشان می دهد چیزی نادرست است و به شما یادآوری می کنند که اگر قبلا این کار را نکردهاید، در حالت مونو بررسی کنید.
Loudness history graphs
اگر میتری دارید که به شما یک نمای تصویری از معیارهای بلندی صدا در طول زمان می دهد (مانند تصویر بالا) می تواند راهی آسان برای سنجش دینامیکی موسیقی خود در طول زمان به شما ارائه دهد. و ببینید کدام بخش ممکن است کم و بیش در سطح یکپارچه کمک کند.
4- مسترینگ را تنها با سه ابزار شروع کنید
در حالی که ساختن یک زنجیره مسترینگ پیچیده می تواند بسیار لذت بخش باشد، و گاهی اوقات لازم است، با استفاده از این سه ابزار به یک مستر عالی دست پیدا کنید: EQ، compression و peak limiting. این پردازشگرها پایه و اساس مسترینگ را تشکیل می دهند و با اضافه کردن موارد بیشتر، پردازش بیش از حد آهنگ شما به طور فزایندهای آسان می شود.
مراحل پایه مسترینگ چیست؟
این مراحل عبارت اند از:
- سطح صدای خود را با یک لیمیتر در انتهای کار تنظیم کنید.
- تعادل تونال را با یک اکولایزر در ابتدای کار تنظیم کنید.
- تنظیم داینامیکها، بهبود ریتم، یا اضافه کردن رنگ صدا با استفاده از کمپرسور بین اکولایزر و لیمیتر فقط در صورت نیاز انجام شود.
در زیر به برخی از جزئیات در مورد نحوه انجام این کار خواهیم پرداخت.
محدود کردن خود به این سه ابزار ممکن است محدود کننده به نظر برسد، اما با استفاده عاقلانه می توان کارهای زیادی را با آنها انجام داد. به عنوان مثال تنظیمات عرض استریو را در نظر بگیرید. هر EQ با قابلیتهای Mid/side می تواند به شما کمک کند فرکانس مختلف میکس خود را گسترش یا محدود کنید.
با تقویت کانال کناری یا برش کانال میانی می توانید فرکانسهای زیر منحنی را وسیع تر کنید. برعکس، با تقویت کانال میانی یا برش کانال کناری می توانید فرکانسهای زیر منحنی را باریک تر کنید. البته مراقب باشید، زیرا می توانید به راحتی هدف میکس را تغییر دهید، اما تفاوت بین یک پلاگین با عرض استریو چند باند و یک اکولایزر که در حالت Mid/side به خوبی استفاده می شود، آنقدر که فکر می کنید بزرگ نیست.
5- ابتدا سطح صدا را با لیمیتینگ تنظیم کنید
اگر مسترینگ را تازه شروع کردهاید، ممکن است این امر غیر منطقی به نظر برسد، اما با تنظیم سطح نهایی نزدیک به مقدار مطلوب با استفاده از لیمیتر، خودتان را برای موفقیت آماده می کنید. چندین دلیل وجود دارد.
اول، نحوه درک ما از تعادل تنال (تنظیم فرکانسها) بسیار به سطحی که در حال گوش دادن هستیم بستگی دارد. به طور خلاصه، که در صدا با سطح بالاتر، ما بیس و تربل بیشتری را احساس می کنیم، بنابراین اگردر سطوح پایین تر گوش دهید ممکن است آن فرکانسها را به طور غیر ضروری تقویت کنید. البته، می توانید به راحتی با افزایش گین مانیتور این مسئله را جبران کنید.
دوم، شاید مهمتر از آن، نحوه واکنش لیمیتر شما زمانی که در سطح نهایی مطلوب خود هستید یا نزدیک به آن هستید، احتمالا اطلاعات زیادی در مورد رویکردی که باید با اکولایزر و کمپرسور در مراحل اولیه بگیرید، به شما می دهد.
سوم، از آنجایی که لیمیتر به طور اجتناب ناپذیری روی صدا تاثیر می گذارد، واقعا منطقی است که روی آن کار کنید تا بتوانید اکولایزر و حرکت فشرده سازی خود را در متن نسخه محدود نهایی بشنوید. هر سه این موارد را کنار هم بگذارید و فکر می کنم متوجه خواهید شد که می توانید با شروع از انتها به نتایج بهتر، سریع تر و طبیعی تر برسید.
اول: لیمیتینگ
بله، وقتی زنجیره سیگنال مستررا با استفاده از یک لیمیتر شروع می کنید، آن لحظه چشمگیر بلندتر کردن آهنگ را در انتهای فرآیند از دست می دهید. همچنین در مراحل اولیه، حسی از پتانسیل صدای ذاتی یک آهنگ را دریافت می کنید و هر آهنگی چند پتانسیل دارد. این موضوع بر انتخابهای شما تاثیر می گذارد و ساختار بیشتری برای کار کردن به شما می دهد.
اما اگر بلافاصله از لیمیتر استفاده کنید، آیا به آن خیلی فشار نمی آورید؟ آیا باعث ایجاد دیستورشن در سیگنال نمی شوید؟ مطمئنا، ممکن است در این مرحله متوجه دیستورشن شوید. اما اکنون می توانید از ابزارهای دیگری که در اختیار دارید – کمپرسور و اکولایزر – استفاده کنید تا از ایجاد دیستورشن جلوگیری کنید. این کار همراه با انتخابهای صحیح تن صدا، به هسته اصلی کار شما تبدیل می شود. به عنوان مثال، اگر صدای درام بیس دچار دیستورشن و خرابی شده باشد، احتمالا باید با ترکیبی از کاهش فرکانسهای پایین و مقداری کمپرسور آن را برطرف کنید.
دوم: اکولایزر
با تنظیم درست سطوح، می توانید تغییرات اکولایزر را به دقت ارزیابی کنید و واکنش لیمیتر ممکن است نکاتی درباره نواحی مشکل دار به شما بدهد. از آنجایی که احتمالا اطلاعاتی در مورد نحوه میکس دارید، میکس نهایی شما احتمالا در حال حاضر خوب به نظر می رسد. وظیفه شما اکنون این نیست که صدای آن را بهتر کنید، بلکه اجازه دهید میکس در تمام انواع محیطها و پلتفرمهای شنیداری بدرخشد. شما معمولا این کار را با اعمال تغییرات بسیار ظریف انجام می دهید – برای مثال، کاهش 1 دسیبل با فرکانس 800 هرتز یا بیشتر، اگر صدا تو دماغی است، یک شیب ظریف 1 دسیبل در 8 کیلوهرتز اگر صدا خیلی کسل کننده باشد. این منطقه ای است که بررسی منابع شما می تواند بسیار مفید باشد.
سوم: فشرده سازی
شما از کمپرسور به یکی از دو روش استفاده خواهید کرد: برای کنترل دینامیک یا افزودن رنگ به صدا.هر دو فرآیند باید به شما کمک کنند تا دیستورشن را قبل از لیمیتر کنترل کنید، زیرا محدوده دینامیکی به هر صورت مورد بررسی قرار می گیرد و لیمیتر مجبور نخواهد بود به سختی کار کند.
یکی از فلسفههایی که در اینجا به خوبی کار می کند این است که از پردازندههای دینامیک خود، کمپرسور و لیمیتر به صورت تدریجی و تسریع شونده استفاده کنید. به عبارت دیگر، با زمان حمله و انتشار آهسته تر با کمپرسور خود شروع کنید و به آن اجازه دهید روی بدنه صدا کار کند در حالی که قلهها تقریبا دست نخورده باقی می مانند. این باعث می شود لیمیتر سریع تر واکنش نشان دهد و دیستورشن کمتری ایجاد کند.
6- سطح مستر را با میکس خود مطابقت دهید
از آنجایی که سطح صدا نقش مهمی در نحوه درک ما از صدا دارد، مقایسه مستر، مراجع و میکس در یک سطح مشابه بسیار حائز اهمیت است. مجموعه مسترینگی مانند Ozone این کار را بسیار آسان می کند، اما اگر از پلاگینهای مختلف استفاده می کنید، موارد زیر را امتحان کنید:
یک نسخه بدون پردازش از میکس خود را در یک کانال و مستر خود را در کانالی دیگر قرار دهید تا هم زمان تنظیم شوند. سپس هر دو را به یک کانال aux وارد کنید و یک loudness meter روی این کانال aux قرار دهید. واضح است که در حین کار روی مستر خودف باید کانال مناسب را سولو کنید. پس از اینکه مستر را به جایی رساندید که راضی هستید، به میکس بدون پردازش سوئیچ کنید و بخش بلندترین قسمت آهنگ را در حالت لوپ قرار دهید و مقدار صدا را از میکس بدون پردازش یادداشت کنید. سپس به ترک مستر شده برگردید و فیدر آن را پایین بیاورید تا به همان مقدار که در میکس دارید، برسید.
توجه داشته باشید که من گفتم که سطح مستر خود را با میکس مطابقت دهید و نه برعکس، اگر می خواهید میکس را تقویت کنید، به سقف دیجیتال خواهید رسید و با کلیپینگ مواجه می شوید. همچنین ممکن است بخواهید گین مانیتور خود را به همان میزانی که آهنگ مستر خود را کاهش داده اید، افزایش دهید تا صدا را در همان سطح بشنوید. حالا بین میکس و مستر سولو کنید تا ببینید آیا کار شما بهبود یافته یا باعث بدتر شدن شرایط شده است. اگر چیزی بیش از حد فشرده شده یا دیستورشن به نظر می رسد، در اینجا به وضوح مشخص خواهد شد و می توانید کمپرسور خود را کاهش دهید یا تصمیمات مربوط به اکولایزشن مبتنی بر لیمیتر بگیرید (به عنوان مثال، کاهش حدود 100 هرتز اگر درام بیس لیمیتر را بیش از حد تحت فشار قرار می دهد) حتی ممکن است متوجه شوید که بیش از حد به لیمیتر فشار آوردهاید و نیاز دارید کمی از آن بکاهید. وقتی از نتایج خود راضی بودید، گین مانیتور و فیدر ترک مسترخود را تنظیم مجدد کنید و به مرحله بعدی بروید.
7- سطح مسیر مرجع خود را با مستر خود مطابقت دهید
دقیقا مانند قبل، آهنگ دیگری را با میکس مرجع تنظیم کنید یا یک آهنگ مرجع را به Ozone وارد کنید. اکنون، سطح آن ترک مرجع را به همان روشی که در بالا ذکر شد، با مستر خود مطابقت دهید. ارجاع به آهنگ یک ابزار فوق العاده مفیدی است که می توانید برای مواقعی که گوشهایتان کمی خسته می شوند، از آن استفاده کنید.
همانطور که بین آهنگ مرجع و مستر جابجا می شوید، می توانید تصمیمات زیبایی شناختی در مورد اکولایزر بگیرید. آیا آهنگ مرجع نسبت به مستر شما روشن تر به نظر می رسد؟ در این صورت، سعی کنید آن را با یک شیب ظریف آن را همسان کنید. آیا در قسمتهای میانه پایین صدای بهتری دارد؟ برای از بین بردن ابر،شیب در رده متوسط را امتحان کنید. همچنین کمپرسور را نیز بررسی کنید: آیا مستر بیشتر از میکس مرجع فشرده شده است ؟ کمپرسور را کاهش دهید، یا به لیمیتر فشار زیادی وارد نکنید.
8- Translation مهم است
وظیفه یک مهندس میکس این است که میکس را تا حد امکان خوب و با کیفیت بسازد. اما کار مهندس مسترینگ در یک جنبه کلیدی متفاوت است: میکس (یا مجموعهای از میکسها) باید در تعداد زیادی از محیطهای مختلف مثل اتاقها، ماشینها، هدفونها و… به خوبی اجرا شوند. بنابراین، باید اطمینان حاصل کنید که مستر شما در مکانهای مختلف به خوبی منتقل می شود، با بهینه سازی پخش روی سیستمهای مختلف.
به عنوان یک تازه کار، چگونه می توانید این کار را انجام دهید؟ با استفاده از هر محیط مانیتورینگی که در اختیار دارید. البته از سیستم مانیتورینگ مورد اعتماد خود استفاده کنید، اما بعد از آن، میکس را به هر طریقی که می توانید مانیتور کنید، از جمله از طریق هدفونهای استودیویی، بلندگوهای لپ تاپ، ماشین، حتی بلندگوهای بی کیفیت بخرید تا بتوانید در شرایط بد صدا را بررسی کنید.
نکته بعدی مهم است، بسیاری از مهندسان در این موقعیت ممکن است در هزارتوی سیستمهای پخش متنوع، گم شوند: اینجا باید سازگاری دستگاه برای شما اهمیت داشته باشد.
اگر دائما همه چیز را روی هدفونهای خود با صدای تند و تیز می شنوید، احتمالا باید فرکانسهای بالا را کمی کاهش دهید. اگر میانهها (midrange) در تمام بلندگوهای کوچکتر ضعیف هستند، باید به آنها کمی قدرت بدهید. فراموش نکنید که مرجعهایتان را هم همراه خود داشته باشید. اگر مستر شما روی یک سیستم پخش، کمی صدای تو دماغی می دهد، اما تمام مرجعها هم همینطور هستند، مشکل از سیستم پخش است نه مستر شما و نیازی به رفع این مشکل نیست.
9- به طور مداوم مانیتور کنید
برای سیستم پخش اصلی تان، بسیار مهم است که سطح مانیتورینگ را ثابت نگه داشته باشید، زیرا گوش دادن در سطوح مختلف می تواند منجر به تصمیمات پردازشی ناپایدار و خستگی گوش شود. ممکن است وقتی با صدای پایین گوش می دهید، فرکانسهای پایین و بالا را تقویت کنید، سپس سطح صدا را بالا ببرید، متوجه شوید که میکس خیلی تو خالی به نظر می رسد و در نهایت تصمیم بگیرید که میانهها را تقویت کنید، در حالی که می توانستید از ابتدا همه چیز را به حال خود رها کنید.
سطح مانیتورینگ شما باید به اندازهای باشد که بتوانید بازنمایی دقیقی از فرکانسهای پایین و بالا دریک قطعه موسیقی متعادل را بشنوید، اما نه آن قدر بلند که گوشهایتان خسته شوند. برخی از مهندسان، صدای 80–83 dB SPL را ترجیح می دهند، هر چند در بسیاری از اتاقهای کوچک و با آکوستیک ضعیف، این سطح ممکن است خیلی بلند باشد و73-70-dB SPL گزینه مناسب تری به نظر برسد.
هر سطحی که انتخاب کنید، داشتن یک سطح مانیتورینگ ثابت- یا حداقل قابل تکرار به شما کمک می کند تصمیمات بهتری بگیرید، زیرا این سطح به عنوان یک نقطه مرجع دائمی در استودیوی شما عمل خواهد کرد. با گذشت زمان، متوجه خواهید شد که اگر یک مستر در این سطح خوب به نظر می رسد، در سایر سیستمها و در سطوح دیگر هم خوب منتقل می شود.
همچنین داشتن یک سطح مانیتورینگ حدود 12-20 دسیبل که اغلب به آن حالت “dim” گفته می شود، مفید است تا بتوانید تصمیم بگیرید که مستر در حالت صدای پایین چگونه باشد. می توانید در نرم افزار آهنگسازی خود این سطح را با هر پلاگین ساده گین را تنظیم کنید، فقط مطمئن شوید که هنگام خروجی گرفتن فایل صوتی، این تنظیم خاموش باشد.
10- تکرار
مهندسان مسترینگ اصولا خیلی سریع کار می کنند. این کار منطقی است: سریع کار کردن به شما کمک می کند که بهترین باقی بمانید. وقتی به خودتان فرصت عادت کردن به صدا را ندهید، نمی توانید گرفتار مشکلات ناشی از عادت شنیداری شوید و این عادت می تواند خیلی سریع رخ دهد. یکی از راههای سریع کار کردن و رسیدن به نتایج خوب، تکرار این مراحل به صورت پیوسته و ایجاد تغییرات کوچک و سریع است.