راهنمای مدیریت تاخیر
هر چیزی که در کامپیوتر ضبط می کنید زمان می برد تا دوباره به بلندگوهای شما منتقل شود. ما راههایی را برای مقابله با این تاخیرها به شما نشان خواهیم داد. موضوع تاخیر یا نظارت بر روی تاخیر یکی از مواردی است که به نظر می رسد هنوز باعث سردرگمی افراد بسیاری می شود که با کامپیوتر ضبط می کنند. در این مقاله توضیح خواهیم داد که تاخیر چیست، چرا اتفاق می افتد و چه گزینههایی برای مقابله با آن وجود دارد.
تاخیر چیست؟
به طور خلاصه تاخیر(latency) به، فاصله زمانی بین ورود صدا یا میدی به کامپیوتر شما و خروج صدا اشاره دارد. وقتی میکروفون، گیتار یا کیبوردتان را به مک یا کامپیوتر شخصی وصل می کنید، صدای خروجی به صورت فوری در بلندگوها پخش نمی شود: در چندین مرحله جریان صدا به طور موقت متوقف می شود و نتیجه این است که صدایی که از بلندگوها یا هدفونها می شنوید کمی عقب تر از صدای ورودی است. اگر اثر تجمعی تمام این توقفها بیش از حد باشد، تاخیر قابل توجه می شود و از یک نقطه به بعد، می تواند اجرای هماهنگ و به موقع را بسیار دشوار کند.
پس چه عواملی باعث ایجاد تاخیر می شود و آیا نمی توان آنها را بر طرف کرد؟ برای پاسخ به سوال دوم ابتدا می توان برخی از آنها را حذف کرد و برخی دیگر را کاهش داد. با این حال، همیشه در هر سیستم ضبط دیجیتال مقداری تاخیر ورودی به خروجی وجود خواهد داشت. دلیل این امر این است که اولین مرحله در برنامه صوتی شما به ترتیب از طریق مبدلهای آنالوگ به دیجیتال و دیجیتال به آنالوگ انجام می شود و تمام مبدلهای A-D و D-A باعث تاخیر می شوند. به عبارت دیگر، فرآیند ایجاد یک نمایش دیجیتالی از یک سیگنال آنالوگ به زمان نیاز دارد، و همچنین فرآیند تبدیل مجموعهای از اعداد به یک ولتاژ دائما در نوسان (یعنی سیگنال آنالوگ) زمان می برد.
خبر خوب این است که میزان تاخیری که مبدلها مسئول آن هستند اندک است. به طور معمول، مبدلهای A-D و D-A با هم سیگنال را به میزان قابل توجهی کمتر از پنج میلی ثانیه به تاخیر می اندازند. در واقع، به همین دلیل است که تاخیر معمولا به عنوان یک مشکل در میکسرهای دیجیتال یا مولتی ردیابهای دیجیتال مستقل در نظر گرفته نمی شود. میکسرهای دیجیتال دارای تاخیر هستند، اما معمولا این تاخیر تنها در حدی است که مبدلهای آنها تاخیر دارند، که به اندازه کافی کوچک است که در اکثر شرایط نامحسوس باشد. البته شایان ذکر است که شرایطی وجود دارد که حتی چند میلی ثانیه تاخیر می تواند مشکل ساز باشد: به عنوان مثال، اگر به جای هدفون از یک سیستم PA استفاده کنید تا نوازندگان صدای خودشان را بشنوند، معمولا مقداری از صدای PA به میکروفنها منتقل می شود. اگر این سیستم PA از یک میکسر یا رکوردر دیجیتال تغذیه شود، ممکن است “فیلتر ترکیبی” بین صدای اضافی و صدای مستقیم به وجود بیاید.
تاخیر همچنین می تواند برای سینتی سایزرهای نرم افزاری مشکل ساز باشد و اگر اینطور باشد کار خاصی نمی توان انجام داد. صدایی که می شنوید درواقع توسط کامپیوتر تولید می شود، بدیهی است که راه حلهایی مانند استفاده از میکسر آنالوگ امکان پذیر نیست. تنها گزینه شما این است که سعی کنید با کوچکترین اندازههای بافر ممکن کار کنید، تا تاخیر بین فشار دادن یک کلید روی میدی کنترلر خود و شنیدن خروجی soft synth را به حداقل برسانید. ممکن است متوجه شوید که تغییر برخی تنظیمات در soft synth وDAW باعث می شود که در اندازههای بافر پایین تر بهتر عمل کند: برای مثال، میکسهای مبتنی بر نمونه ممکن است کمتر در معرض مشکلات باشند. آنها را طوری تنظیم کنید که تمام نمونههای خود را به جای پخش از هارد دیسک در RAM بارگذاری کنند. از این گذشته، تا زمانی که سیستم دادههای میدی را که وارد می کنید به درستی ضبط می کند، همیشه می توانید پس از اتمام ضبط، اندازه بافر را در هنگام پخش افزایش دهید و اشکالات برطرف می شوند.
تاخیر غیر معمول
پس چگونه تاخیر می تواند در تنظیمات کامپیوتر چنین مشکلی ایجاد کند؟ آیا میکسرهای دیجیتال اساسا فقط کامپیوترهای بدون کیبورد نیستند؟ مشکل اساسی این است که کامپیوترها در هر زمان فرآیندهای زیادی در داخل آنها در حال انجام هستند و نظارت بر ورودی و خروجی صدا تنها یکی از این موارد است. بله، میکسرهای دیجیتال و رکودرهای چند ترک نیز کامپیوترهایی هستند که با یک هدف طراحی شدهاند. می توانید یک تشبیه ساده کنیم و معلمی را تصور کنید که باید یک کلاس 30 نفره را مدیریت کند و یک درس خصوصی موسیقی با یک دانش آموز دارد: معلم در کلاس خصوصی می تواند تمام توجهش را به دانش آموز اختصاص دهد، زیرا نیازی به نگرانی درباره بچههای دیگر که در انتهای کلاس هواپیماهای کاغذی پرتاب می کنند، ندارد.
به عبارت دیگر، یک کامپیوتر فقط می تواند در فواصل زمانی معین به دادههایی که از دنیای بیرون وارد می شوند، نگاه کند. زمانی که آن کامپیوتر برای ضبط صدا طراحی و اختصاص داده شده، این فواصل می تواند بسیار کوچک باشند. با این حال، هنگامی که صحبت از یک مک یا کامپیوتر شخصی به میان می آید، که یک سیستم عامل پیچیده مدرن و احتمالا تعداد زیادی برنامه دیگر را اجرا می کند، فواصل زمانی باید بیشتر باشد. برای مقابله با این مسئله، دادههای ورودی و خروجی به سخت افزار صدا بافر می شوند. به جای اینکه هر نمونه به محض دریافت به CPU ارسال شود، کارت صدا یک دسته کوچک از آنها را جمع آوری می کند، به طوری که CPU می تواند هر چند وقت یکبار با تعدادی نمونه سر و کار داشته باشد، نه اینکه هر کدام را به محض رسیدن، پردازش کند. یک سیستم مشابه در خروجی نیز کار می کند، و این فرآیند بافر است که تاخیرهای اضافی را به مسیر سیگنال از طریق رایانه شما اضافه می کند.
معمولا اندازه این بافرها برحسب نمونهها اندازه گیری می شود و بافرهای ورودی و خروجی دارای اندازه یکسانی هستند. برای محاسبه میزان تاخیری که این بافرها ایجاد می کنند، باید تعداد نمونهها را در دو ضرب کرده و بر تعداد نمونهها در ثانیه با نرخ نمونه برداری فعلی تقسیم کنید. به عنوان مثال، اگر در یک سیستم کامپیوتری با فرکانس 44.1 کیلوهرتز با بافرهای ورودی و خروجی روی 512 نمونه ضبط می کنید، تاخیر ناشی از بافر کردن در ثانیه برابر خواهد بود با 512 ضرب در 2 تقسیم بر 44100 یا 0.023 با افزودن تاخیر ناشی از مبدلها به رقم 25 میلی ثانیه یا بیشتر می رسید. تاخیر در این ترتیب قطعا قابل توجه خواهد بود: اگر صدای خروجی از کامپیوتر را همزمان با صدای اصلی بشنوید، یک تاخیر slapback به نظر می رسد.
دلیل احتمالی دیگری برای تاخیر در سیستمهای ضبط مبتنی بر نرم افزار وجود دارد. اکثر افکتها و پردازندههای پلاگین ارسال سیگنال را به تاخیر نمی اندازند، اما برخی از کمپرسورها، اکولایزر، پردازندههای کانولوشن و لیمیترها به تکنیکی به نام lookahead وابسته هستند. به عبارت دیگر، آنها به آینده نگاه می کنند، اما تنها راه انجام این کار، تاخیر در جریان صوتی ورودی است. به عنوان مثال، یک لیمیتر با قابلیت lookahead ممکن است تا زمانی که چند صد نمونه بعد از موقعیت X را بررسی نکرده، تصمیمی درباره آن نمونه نگیرد. این به معناست که باید منتظر بماند تا آن نمونهها از برنامه میزبان دریافت شوند، بنابراین کل سیگنال با تاخیر مواجه می شود. علاوه براین، پلاگینهایی که روی کارتهای DSP مانند TC Powercore، Universal Audio UAD1 یا Creamware Scope اجرا می شوند، باعث تاخیر می شوند، حتی اگر از lookahead استفاده نکنید. به این دلیل که وقتی نرم افزار شما صدا را برای پردازش به یکی از این کارتها ارسال می کند، باید بافر داخل و خارج شود، درست مثل اینکه به دنیای خارج می رود.
بنابراین، اگر در حال ضبط مثلا یک آواز باشید، و پلاگینی را قرار می دهید که از lookahead استفاده می کند یا روی یک کارت DSP در سراسر آن آهنگ اجرا می شود، با تاخیر دیگری مواجه خواهید شد. همین امر در مورد پلاگینهایی که بر روی کل میکس، یا هر گروه کانالی که ورودیهای شما به آن هدایت می شوند، اعمال می شود. و اگر جبران تاخیر پلاگین در DAW شما روشن باشد (که تضمین می کند تمام سیگنالها به طور همزمان به خروجی می رسند)، استفاده از یکی از این پلاگینها در هر نقطهای از میکس باعث می شود همه چیز به میزان زمان lookahead یا بافر آن پلاگین تاخیر داشته باشد.
راه حلهای بر طرف کردن تاخیر
همانطور که گفته شد، تاخیر بین ورود سیگنال صوتی به کامپیوتر شما و خروج مجدد آن می تواند از چندین روش مختلف به وجود بیاید:
- زمان صرف شده برای تبدیل سیگنال آنالوگ به دیجیتال و تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
- تاخیر ناشی از بافر کردن اطلاعاتی که کارت صدا قبل از خواندن توسط CPU دریافت می کند، و در نتیجه فرآیند بافر در هنگام خروج، ایجاد می شود.
- تاخیر ناشی از بافر کردن دادههای صوتی و از هر کارت DSP که در پروژه استفاده می شود.
- تاخیر اضافه شده توسط هر افزونهای که از تکنیکهای lookahead استفاده می کند.
بنابراین اگر همه چیز بیش از حد پیچیده شود، چه کاری می توانید انجام دهید؟ بخش زیادی از سردرگمی پیرامون تاخیر مربوط به تلاشهایی است که سازندگان کارت صدا و طراحان نرم افزار برای از بین بردن این مشکل انجام دادهاند. در اصل، سه رویکرد ممکن وجود دارد و هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند.
مانیتورینگ آنالوگ
موثرترین راه برای جلوگیری از مشکلات تاخیر این است که به طور کامل از مانیتورینگ ورودیهای صوتی خود از طریق کامپیوتر صرف نظر کنید. درعوض، یک مسیر مانیتورینگ جایگزین در حوزه آنالوگ ساخته شده است. سیگنالی که در میکروفن یا گیتار شما تولید می شود، همچنین سیگنالی که به بلندگوها یا هدفونها ارسال می شود، هر دو آنالوگ هستند: بنابراین با ایجاد یک مدار کوتاه که این دو را به طور مستقیم به هم متصل کند، می توانید منابع خود را بدون هیچ گونه تاخیری بشنوید.
مانیتورینگ ورودیهای خود در دامنه آنالوگ تنها راه شنیدن آنها بدون تاخیر است و اگر سخت افزار آنالوگ مناسبی دارید، انجام این کار ساده است. به عنوان مثال، اگر از یک میکسر آنالوگ برای یک سیستم ضبط مبتنی بر رایانه استفاده می کنید، هدفون شما معمولا به خروجی استریو اصلی یا یکی از خروجیهای کمکی متصل می شود، در حالی که خروجیهای مستقیم از کانالهای جداگانه می باشد. ورودیهای کارت صدا یا رابط صوتی خود را تعذیه کنید. سپس خروجیهای سیستم DAW شما کانالهای بیشتری را روی میکس تغذیه می کند. تنها کاری که برای نظارت مستقیم بر این کانالهای ورودی باید انجام دهید، ایجاد یک مسیریابی از آن کانالها به باس هدفون و همچنین ارسال آنها به خروجیهای مستقیم آنها است. چند کارت صدای دیجیتال مانند M Box Digidesign نیز حاوی مدارهای آنالوگ هستند که به شما امکان می دهد این نوع نظارت مستقیم را راه اندازی کنید، اما این غیر عادی است.
استفاده از میکسر آنالوگ یکی از محبوب ترین راههای مانیتورینگ است، و علاوه بر اینکه تنها راه ایجاد یک ترکیب مانیتور بدون تاخیر است، مزایای دیگری نیز دارد. نکته اصلی این است که بسته به امکاناتی که میکسر شما ارائه می دهد، تنظیم یک یا چند توازن مختلف از ورودیهای جداگانه با عوامل از پیش ضبط شده که از DAW شما خارج می شود، آسان است. شما می توانید تعادلهای مختلف مانیتور را برای نوازندگان مختلف تنظیم کنید. انجام این کار در حوزه دیجیتال نیز امکان پذیر است، اما این ساه ترین راه برای انجام این کار است و در یک جلسه ضبط، توانایی تنظیم و اصلاح ترکیبات مانیتور به سرعت و به راحتی ارزشمند است.
با این حال، این رویکرد جنبههای منفی دارد. یکی این است که برای استفاده از آن به یک میکسر نیاز دارید و بسیاری از افراد یا فضایی برای میکسر ندارند یا نیازهای دیگری ندارند که بهتر است با انتخابهای جایگزین مانند پری آمپهای مستقل و کنترل کنندههای مانیتور بر طرف شوند. مورد دیگر این است که نمی توانید با افکتها مانیتور کنید، مگر اینکه اینها در حوزه آنالوگ اعمال شوند. بنابراین اگر خواننده شما فقط زمانی می تواند به درستی صدای خود را با ریورب به سبک گرند کانیون بشنود، این رویکرد تنها در صورتی قابل اجرا است که روی یک واحد افکتهای سخت افزاری سرمایه گذاری کنید.
مشکل سوم این است که اگر در دامنه آنالوگ مانیتور کنید، هیچ مشکلی را که در دامنه دیجیتالی اتفاق می افتد نمی شنوید. بنابراین اگر کارت صدای شما در حال معرفی کلیک و پاپ است، ممکن است تا زمانی که خیلی دیر نشده است متوجه این موضوع نشوید.
چهارمین نکته این است که همه نرم افزارهای DAW کار را به این شکل راحت نمی کنند. اگر ورودیهای خود را در دامنه آنالوگ مانیتور می کنید، نمی خواهید صدای تکراری آنها را در دامنه دیجیتال بشنوید، بنابراین آهنگهایی که در DAW ضبط می کنید باید بی صدا شوند. با این حال، وقتی چیزی را که به تازگی ضبط کردهاید پخش می کنید، لازم است آن آهنگها دوباره از حالت بی صدا خارج شوند. اکثر DAWها این امکان را برای بی صدا کردن خودکار آهنگهای فعال در حین ضبط ارائه می دهند، اما همه این قابلیت را ندارند، بنابراین ممکن است مجبور شوید چندین بار دکمه بی صدا را بزنید، که می تواند خسته کننده باشد.
پنجمین و آخرین مشکل این است که مانیتورینگ از طریق یک میکسر آنالوگ به این معنی است که ورودیهای مانیتور شما همیشه فعال هستند، مگر اینکه به به صورت دستی آنها را روی میکسر بی صدا کنید. این در بهترین حالت باعث حواس پرتی می شود و اگر با میکروفن در همان اتاق با اسپیکرهای مانیتور خود ضبط کنید، می تواند منجر به مشکلاتی فیدبک شود.
کاهش اندازه بافر
از چهار منبع احتمالی تاخیر که قبلا ذکر شد، تاخیر ناشی از مبدلهای A-D و D-A معمولا تنها موردی است که ثابت و غیر قابل تغییر است اما همانطور که مشاهده کردیم، در بیشتر شرایط این تاخیر به حدی نیست که مشکل ساز شود. دو منبع اخیر، پلاگینهای مبتنی بر DSP و پلاگینهای پیش رو، به راحتی با این اقدام ساده که از استفاده از پلاگینها در پروژه تا مرحله میکس خودداری کنید، قابل حذف هستند.به عنوان مثال، یک ریورب ساده و خوش قیمت برای اهداف ضبط مناسب خواهد بود،حتی اگر انتخاب مناسبی برای میکس نباشد.
این به تاخیرهایی مربوط می شود که ناشی از بافر کردن صدای ورودی و خروجی بین کارت صدا و کامپیوتر هستند. این تاخیرها را می توان تا حدی با کاهش اندازه بافر کنترل کرد. یک مک یا رایانه شخصی مدرن با سخت افزار صوتی مناسب باید بتواند با بافرهایی به اندازه 64 نمونه کار کند. با اضافه شدن تاخیرهای تبدیل A-D و D-A، تاخیر کل سیستم به پنج یا شش میلی ثانیه می رسد، که بسیار پایین تر از آستانهای است که اکثر نوازندگان آن را به عنوان یک تاخیر قابل شنیدن درک می کنند. اگر بتوانید سیستم خود را به این صورت تنظیم کنید، از مزیت نظارت بر ورودیهای زنده با افکتها برخوردار خواهید بود (تا زمانی که از کارت DSP یا پلاگینهای پیش رو استفاده نکنید)، و اطمینان داشته باشید آنچه که نظارت می کنید، دقیقا همان چیزی است که به هارد دیسک شما منتقل می شود. هنگامی که صدای ضبط شده واقعا توسط کامپیوتر تولید یا شکل می گیرد، مانند زمانی که از طریق یک شبیه ساز آمپلی فایر گیتار نرم افزاری استفاده می کنید، این واقعا تنها گزینه است.
تا حد ممکن نزدیک به صفر
حتی امروزه، همه نمی توانند با اطمینان از دستگاههای ضبط موسیقی خود در اندازههای بافر بسیار پایین استفاده کنند. به عنوان مثال، یک لپ تاپ با فرکانس 2 گیگاهرتز است که آخرین نسخه ویندوز XP را اجرا می کند، من هرگز کارت صدای Firewire یا USB پیدا نکردهام که با تاخیر کمتر از 20 میلی ثانیه یا بیشتر با آن کار کند. و حتی اگر کامپیوتر شما بتواند با تاخیر 5 میلی ثانیه به طور قابل اعتماد کار کند، انجام این کار احتمالا بار بسیار سنگین تری را نسبت به کار با یک بافر بزرگ تر روی CPU وارد می کند.
به همین دلیل، تقریبا تمام کارت صداهای صوتی مدرن ویژگیای را ارائه می دهند که مانیتورینگ با تاخیر کم، تاخیر نزدیک به صفر، مانیتورینگ مستقیم یا تاخیر صفر نامیده می شود. در پشت نامهای مختلف، اصل همیشه یکسان است: ورودیهایی که می خواهید مانیتور کنید می توانند مستقیما به خروجیها ارسال شوند، اما این بار، مسیریابی در حوزه دیجیتال انجام می شود. در اصل، سیگنال ورودی از میکروفن یا گیتار شما از طریق مبدل A-D عبور کرده و سپس تقسیم می شود. یک نسخه به کامپیوتر ارسال می شود تا ضبط شود. نسخه دیگربه طور مستقیم به خروجی کارت صدا ارسال می شود و در آنجا به آنالوگ تبدیل می شود.
این بدان معناست که شما می توانید سیگنالهای ورودی خود را بدون اینکه منتظر بمانید تا بافر در داخل و خارج از رایانه بافر شوند، بشنوید. با این حال، آنها هنوز باید از مبدلهای A-D و D-A عبور کنند، به همین دلیل است که این روش مانیتور واقعی با تاخیر صفر را ارائه نمی دهد.
در مقایسه با استفاده از میکسر آنالوگ، این روش دارای مزایایی است. برای یک چیز، شما مجبور یک میکسر آنالوگ بخرید! از سوی دیگر، با تمام انعطاف پذیری و صرفه جویی در زمان که به ارمغان می آورد، به شما یادآوری کامل را در ترکیب مانیتورتان می دهد. با این حال، یکی از ویژگیهای منفی کلیدی میکس کردن مانیتور آنالوگ را نیز به اشتراک می گذارد. معمولا مانیتورینگ مستقیم به معنای نظارت بدون افکت است (اگر چه تعدادی از کارتهای صوتی دارای افکتهای DSP داخلی هستند که می توانند روی سیگنال نظارت مستقیم اعمال شوند.) همچنین، فرآیند تنظیم مانیتورینگ مستقیم نسبت به استفاده از میکسر آنالوگ پیچیده تر و کمتر عملی تر است، زمانی که خواننده شما ناگهان نویز دیجیتال در مقیاس کامل را در هدفون خود می شنود و شما نمی دانید می تواند مشکل ساز باشد.
در مقایسه با استفاده از میکسر آنالوگ، این روش دارای چندین مزایا است. از یک سو، نیاز به خرید میکسر آنالوگ ندارید! از سوی دیگر، این روش به شما امکان می دهد که به طور کامل میکسهای مانیتور خود را بازیابی کنید و از همه انعطاف پذیری و صرفه جویی د رزمان که این امر به همراه دارد، بهرمند شوید. و در نهایت، این روش به این معنی است که حداقل برخی از تفاوتهای احتمالی بین آنچه به هارد دیسک منتقل می شود و آنچه را که می شنوید، حذف می کند، هر چند که تمام آنها را از بین نمی برد.
با این حال، این روش یکی از ویژگیهای منفی کلیدی میکس کردن مانیتور آنالوگ را نیز به اشتراک می گذارد. معمولا مانیتورینگ مستقیم به معنای نظارت بدون افکت است (اگر چه تعدادی از کارت صداها دارای افکتهای DSP داخلی هستند که می توانند روی سیگنال مانیتور شده مستقیما اعمال شوند.) همچنین، فرآیند تنظیم مانیتورینگ مستقیم نسبت به استفاده از میکسر آنالوگ پیچیده تر و کمتر عملی تر است، زمانی که خواننده شما ناگهان نویز دیجیتال در مقیاس کامل را در هدفون خود می شنود و شما نمی دانید این نویز از کجا آمده است.
مانیتورینگ مستقیم ASIO
نکته دیگری که به عنوان نقطه ضعف میکس مانیتور آنالوگ ذکر شد عدم یکپارچگی آن با DAW است. با یک میکسر آنالوگ، کانالهای مانیتور شما همیشه فعال خواهند بود مگر اینکه آنها را به صورت دستی در میکسر بی صدا کنید. و بر عکس، تمام DAWها نمی توانند به طور خودکار آهنگها را فقط در حین ضبط بی صدا کنند. این، در حوزهای است که در آن مانیتورینگ مستقیم می تواند مزایایی به همراه داشته باشد.
این سردرگمی به این دلیل به وجود می آید که دو برنامه جداگانه اغلب در تنظیم مانیتورینگ مستقیم دخیل هستند: خود DAW و ابزار کنترل پنل که به شما امکان می دهد تنظیمات را در کارت صدای خود تغییر دهید. اگر کارت صدای شما از مانیتورینگ مستقیم پشتیبانی می کند، متوجه خواهید شد که کنترل پنل توانایی فعال کردن آن و در بسیاری از موارد تعیین مسیریابی ورودیها به خروجیها را ارائه می دهد. نرم افزارکنترل پنل بسیار متفاوت است. برخی از کارت صداهای ساده فقط به شما امکان می دهند مانیتورینگ مستقیم را بدون هیچ کنترلی روی مسیریابی روشن و خاموش کنید. در انتهای دیگر مقیاس، ابزارهایی مانند RME’s Total Mix و MOTU’s Cue Mix شامل عملکرد میکسر سنگین هستند که به شما امکان می دهد ورودیها را به محتوای دلخواه خود ارسال کنید و به طور بالقوه چندین ترکیب مانیتور ایجاد کنید و آنها را به خروجیهای سخت افزاری مختلف انتقال دهید. این عالی است، اما هنوز هم ممکن است در شرایطی قرار بگیرید که ترتیبات میکس مانیتور شما کاملا از نرم افزار ضبط شما جدا باشد. شما نمی خواهید هر بار که می خواهید ورودی مانیتور را بی صدا کنید، دائما از DAW خود به کنترل پنل جابجا شوید، و همچنین نمی خواهید تکراری از ورودیهای نظارت شده مستقیما از DAW خود را بشنوید.
ایده پشت پروتکل نظارت مستقیم ASIO Steinberg این است که راهی برای DAW فراهم کند تا به کنترل پنل بگوید چه کاری انجام دهد. میزان کنترلی که ASIO Direct Monitoring به برنامه DAW می دهد محدود است، اما ویژگی کلیدی که فعال می کند این است که به DAW اجازه می دهد نظارت مستقیم را برای هر ورودی روشن و خاموش کند. این بدان معناست که می توانید نظارت را برای هر ورودی بدون خروج از DAW خاموش و روشن کنید. در تئوری، همچنین به این معنی است که شما هرگز نیازی به بی صدا کردن ورودیها یا آهنگهای پخش به صورت دستی ندارید، زیرا برنامه ضبط شما انتخابی از روشهای خودکار را برای شنیدن ورودیها و موارد ضبط شده به شما ارائه می دهد. برای مثال، Cubase به شما این امکان را می دهد که نظارت بر آهنگهایی که در حال ضبط هستند، یا روی تمام آهنگهایی که ضبط فعال هستند، به طور خودکار روشن شود، چه در حال ضبط باشید یا نه. گزینه سوم عملکرد دستگاه نوار آنالوگ را شبیه سازی می کند و به شما امکان می دهد هنگام ضبط و زمانی که انتقال متوقف می شود، ورودیها را بشنوید، اما نه در حین پخش. پروتکل نظارت مستقیم ASIO همچنین پان و حجم را پوشش می دهد، اگر چه همه سازندگان سخت افزار این بخش از آن را اجرا نمی کنند. اگر کارت صدای شما این کار را انجام دهد، به این معنی است که می توانید یک ترکیب اصلی مانیتور را با استفاده از کنترلهای پان و فیدرهای کانال در میکسر DAW خود تنظیم کنید، نه اینکه آن را در کنترل پنل انجام دهید.