مسترینگ آنالوگ چیست؟

برای پاسخ به این پرسش که مسترینگ آنالوگ چیست؟ باید گفت که این فرآیند، مرحلهای از تولید موسیقی است که در آن، یک میکس نهایی با استفاده از تجهیزات کاملاً آنالوگ برای انتشار آماده میشود. برخلاف روشهای دیجیتال که امروزه در صنعت موسیقی بسیار متداولاند، مسترینگ آنالوگ از سختافزارهایی بهره میبرد که به صدا ویژگیهایی منحصربهفرد میبخشند. این خصوصیات صوتی، مسترینگ آنالوگ را به گزینهای ایدهآل برای برخی ژانرها و سبکهای خاص موسیقی تبدیل میکند؛ بهویژه آثاری که به اصالت و حس طبیعیتر صدا نیاز دارند.
جزئیات مسترینگ آنالوگ
از زمان گسترش ضبط و پردازش دیجیتال در صنعت موسیقی، بسیاری از هنرمندان و مهندسان صدا با نگاهی نوستالژیک به دوران آنالوگ بازگشتهاند. مسترینگ آنالوگ، بهعنوان بخشی از آن میراث ارزشمند، همچنان جایگاه ویژهای در میان علاقهمندان به صدای اصیل و گرم آنالوگ دارد. در حالی که تکنولوژی دیجیتال امکانات گستردهای فراهم کرده، ویژگیهای صوتی خاص تجهیزات آنالوگ باعث شده تا این روش همچنان در پروژههایی با رویکرد هنری و کلاسیک ترجیح داده شود.
یک دستگاه ضبط نوار (Tape Machine) میتوانست بسته به نوع قطعهای که در آن به اشباع میرسید، اشکال مختلفی از هارمونیکها را تولید کند. این ویژگی یکی از جنبههای منحصربهفرد صدای آنالوگ بود که در فرایند مسترینگ نقش قابلتوجهی ایفا میکرد.
با وجود آنکه فناوری دیجیتال امکانات گستردهای همچون ویرایش سریع، پردازش دقیق و توزیع آسان را برای صنعت موسیقی فراهم کرده، اما بسیاری از ویژگیهای صوتی دلنشین و غنی که در تجهیزات آنالوگ وجود داشتند، در مسترینگهای امروزی کمتر شنیده میشوند. همین دلتنگی برای رنگ، بافت و شخصیت صوتی آنالوگ باعث شده تا دنیای پردازش دیجیتال پر شود از شبیهسازیهای گوناگون؛ شبیهسازیهایی که تلاش میکنند گرمای لامپ خلأ، اشباع نوار مغناطیسی و حتی رفتار صوتی پیچیده هد برش صفحات وینیل (TG of a vinyl lathe) را بازآفرینی کنند.
همه این تلاشها در پاسخ به این پرسش شکل گرفتهاند که مسترینگ آنالوگ چیست؟ و چرا هنوز هم صدای آن، حتی در عصر دیجیتال، تا این اندازه ارزشمند تلقی میشود.
مسترینگ آنالوگ چیست؟ مقایسهای با مسترینگ دیجیتال
یکی از نمونههای بارز شبیهسازی آنالوگ، گزینهای است به نام TG Desk که در برخی پردازشگرهای دیجیتال به کار رفته و بهصورت دقیق هارمونیکهایی مشابه با میز کنسول TG در استودیوی Abbey Road تولید میکند. این نوع طراحیها تنها زمانی شکل میگیرند که یک ویژگی صوتی خاص، از نظر شنوندگان و مهندسان صدا، واقعاً ارزش بازسازی داشته باشد.
واضح است که چیزی در صدای آنالوگ وجود دارد که برای شنوندگان جذاب و دلنشین است. در ادامه، بررسی خواهیم کرد که دقیقاً آنالوگ چیست و چگونه در حوزه مسترینگ جای میگیرد. در این مسیر، به مقایسه بین مسترینگ آنالوگ و مسترینگ دیجیتال نیز خواهیم پرداخت تا با استفاده از دنیای آشنای دیجیتال، تفاوتها و همچنین ویژگیهای منحصربهفرد مسترینگ آنالوگ را برجستهتر کنیم.
تفاوت در ساختار مسترینگ آنالوگ و دیجیتال
یکی از نخستین تفاوتهای اساسی میان مسترینگ آنالوگ و دیجیتال، به جریان کاری (Workflow) یا همان زنجیرهی سیگنال مربوط میشود.
در یک محیط مسترینگ دیجیتال، تمامی مراحل پردازش درون نرمافزار میزبان (DAW) انجام میگیرد. فایل استریوی نهایی یا فایلهای موردنظر، مانند یک پروژهی ضبط یا میکس در تایملاین قرار میگیرند و پردازشها بهصورت پلاگین، روی کانال اصلی یا کانالهای جداگانه اعمال میشوند. در این روش، همهچیز در بستر دیجیتال مدیریت شده و کنترل پارامترها با دقت بالا و بهصورت لحظهای امکانپذیر است.

در کانالهای اینسرت (Insert)، افکتهای مورد نظر را به ترتیبی که میخواهید روی سیگنال تأثیر بگذارند، قرار میدهید. مگر اینکه از سایدچینها (Side Chains) استفاده کنید، پردازش سیگنال بهصورت بالا به پایین انجام میشود، به این معنی که اولین اینسرت، اولین تأثیر را بر سیگنال میگذارد و به همین ترتیب ادامه مییابد.

یک زنجیره سیگنال معمولی در مسترینگ دیجیتال
زمانی که سیگنال از اولین اینسرت خارج میشود، بهطور متوالی توسط هر اینسرت بعدی پردازش میشود. سپس سیگنال به فیدر خروجی یا مستر فیدر ارسال میشود، جایی که میتوان آن را بهعنوان مسترینگ دیجیتال صادر کرد.

خروجی میتواند بهعنوان نقطه پایانی زنجیره سیگنال در نظر گرفته شود.
این ساختار به مهندس مسترینگ این امکان را میدهد که همه چیز را در یک محیط واحد مدیریت کند. به این معنا که نیازی به جابهجایی بین تجهیزات مختلف استودیو و دستکاری چندین دستگاه نیست، چرا که تمام پردازشها و تنظیمات در سیستم دیجیتال بهطور متمرکز انجام میشود.
در اینجا لیستی برای ساده سازی و تجسم فرآیند مسیریابی سیگنال مسترینگ دیجیتال ارائه شده است:
۱. فایل دیجیتال
۲. اولین درج دیجیتال
۳. هر درج دیجیتال بعدی
۴. خروجی اصلی
۵. فایل اصلی صادر شده
این موضوع تفاوت زیادی با فرآیند مسترینگ آنالوگ دارد.
در حالی که در مسترینگ آنالوگ، سیگنال از یک پخشکننده دیجیتال یا DAW آغاز میشود، اینجا جایی است که شباهتها به پایان میرسند. از این نقطه به بعد، سیگنال به کنسول مسترینگ هدایت میشود که بهعنوان واسطهای میان سیگنال و چندین قطعه تجهیزات سختافزاری عمل میکند.
کنسول SPL یکی از گزینههای محبوب برای بسیاری از مهندسان مسترینگ است که همچنان در قالب آنالوگ کار میکنند.
تجهیزات موجود شامل اکولایزرها، کمپرسورها، محدودکنندهها، سچوراتورها و ایمیجها هستند که هرکدام بهطور فیزیکی و با دقت خاصی به هم متصل شدهاند. برخلاف مسترینگ دیجیتال، شما نمیتوانید به سادگی پلاگینها را کشیده و در نقاط مختلف زنجیره سیگنال قرار دهید.

این کنسول مسترینگ آنالوگ در Sage Audio است.
با این حال، بسیاری از کنسولهای مسترینگ امکان استفاده از سایدچین و تغییر مسیر سیگنال را برای افزایش انعطافپذیری فراهم میکنند. اگر از Patch Bayاستفاده شود، انعطافپذیری بیشتری نیز امکانپذیر خواهد بود.

Patch Bay مورد استفاده در مسترینگ ممکن است به این پیچیدگی نباشد، اما همچنان برای افزایش انعطافپذیری ضروری است.
زمانی که سیگنال طبق مشخصات مهندس مسترینگ پردازش شد، از کنسول مسترینگ به یک رکوردر دیجیتال ارسال میشود یا بهعنوان یک فایل استریو دوباره به DAW بازمیگردد.
مسیریابی سیگنال مسترینگ آنالوگ:
۱. فایل دیجیتال از پخشکننده دیجیتال یا نرمافزار آهنگسازی
۲. کنسول مسترینگ
۳. اولین قطعه تجهیزات آنالوگ
۴. هر قطعه بعدی از تجهیزات آنالوگ
۵. کنسول مسترینگ
۶. ضبطکننده دیجیتال یا نرمافزار آهنگسازی
۷. خروجی مسترینگ نرمافزار آهنگسازی
۸. فایل مسترینگ دیجیتال اکسپورت شده
همانطور که مشاهده میشود، فرآیند مسترینگ آنالوگ در مقایسه با دیجیتال کمی پیچیدهتر است، حتی در ابتداییترین و سادهترین سطوح آن.
بهطور کلی، میتوان گفت که مسترینگ آنالوگ نیازمند دقت و توجه بیشتری از سوی مهندس مسترینگ است. این فرآیند شامل ثبت دقیق تنظیمات و مسیرهای سیگنال برای ارجاعهای آینده و همچنین درک و حفظ جزئیات امپدانس و ویژگیهای الکتریکی چندین دستگاه الکترونیکی است. در مجموع، مسترینگ آنالوگ مجموعهای از متغیرهای منحصر به فرد و حیاتی را وارد میکند که تأثیرات زیادی بر نتیجه نهایی دارند.
صدای آنالوگ

کمپرسور مسترینگ Shadow Hills یک مثال عالی از تجهیزات آنالوگ مورد استفاده در مسترینگ است. گزینههای گسترده آن، انواع مختلفی از تولید هارمونیکها را ارائه میدهد.
بسیار میتوان در مورد صدای آنالوگ گفت. از یک سو، این موضوع بهطور گستردهای مورد بحث، خواسته شده و بهنظر میرسد که درک شده است. از سوی دیگر، این واژه آنقدر جامع است که معنای واقعی آن تحت تأثیر حدس و گمانها قرار گرفته است.
اما برای درک آنچه که صدای آنالوگ است، باید آن را در سطحی بنیادی فهمید. در واقع، آنچه که هنگام بحث در مورد آنالوگ به آن اشاره میکنیم، تولید هارمونیکها و فشردهسازی نرم (Soft-Knee) است که از ملایم تا غیرملایم میتواند تغییر کند.
اگرچه عوامل متعددی در این فرآیند دخیل هستند و علم پشت این عوامل بهطور شگفتآوری پیچیده و چندوجهی است، اما برخی از جنبههای مهم صدای آنالوگ به تولید هارمونیکها و فشردهسازی نرم (Soft-Knee) مربوط میشود.
زمانی که این دو عامل با یکدیگر ترکیب میشوند، نتیجهای بهدست میآید که در اصطلاحات پردازش افکتهای مدرن بهعنوان «سچوریشن» شناخته میشود.
مفهوم سچوریشن در اصطلاحات پردازش دیجیتال مدرن تا حدی سادهسازی شده و بهطور ناقص نمایانده شده است.
از نظر فنی، سچوریشن در واقع تنها به یک رسانه مانند نوار یا لوله اشاره دارد که به حداکثر ظرفیت خود برای دریافت سیگنال اضافی رسیده است. با این حال، پس از دستیابی به سچوریشن، هارمونیکها تولید شده و سیگنال شروع به فشرده شدن میکند. از آنجا که این رویدادها بهشدت به یکدیگر وابستهاند، اغلب با هم اشتباه گرفته میشوند و تحت عنوان واحد «سچوریشن» شناخته میشوند.
اگرچه این مفاهیم به هم مرتبط هستند، بیایید تلاش کنیم تا این رویدادها را از هم تفکیک کرده و بهطور دقیقتر بررسی کنیم تا درک بهتری از آنها بهدست آوریم.
ابتدا بیایید به این سوال پاسخ دهیم که Saturationچیست:
همانطور که قبلاً اشاره شد، سچوریشن زمانی رخ میدهد که به دلیل رسیدن به محدودیت یک رسانه، دیگر سیگنال اضافی قادر به انتقال نباشد. این پدیده میتواند به روشهای مختلف، در درجات متفاوت و در انواع رسانهها اتفاق بیفتد.
سچوریشن نوار زمانی رخ میدهد که تمام ذرات مغناطیسی روی نوار، قطبهای مغناطیسی خود را بازچیدمان کردهاند و دیگر نمیتوانند برای ضبط سیگنال اضافی تحت تأثیر قرار گیرند.

تمام نوارهای صوتی از ذرات مغناطیسی ساخته شدهاند که با ورود سیگنال الکتریکی، این ذرات بازچیدمان میشوند. در فرایند مسترینگ آنالوگ، زمانی که این ذرات به حداکثر ظرفیت خود میرسند، سچوریشن نوار اتفاق میافتد و دیگر نمیتوان سیگنال اضافی را روی آن ضبط کرد.
سچوریشن لوله یا ولتاژ نیز در مسترینگ آنالوگ زمانی رخ میدهد که دیگر الکترونها نتوانند از کاتد به آند منتقل شوند، بهدلیل افزایش بار مثبت مشبکۀ بین آنها. این پدیده در انواع مختلف لولهها مانند تریودها، تتردها و پنتودها تفاوتهایی دارد، اما مفهوم کلی آن مشابه است.

سچوریشن ترانزیستوری و ترانسفورماتوری زمانی رخ میدهد که جریان ورودی به حدی افزایش یابد که جریان خروجی دیگر نتواند افزایش یابد، بهدلیل افت ولتاژ که مانع از افزایش بیشتر دامنه سیگنال میشود.
تمامی این سه حالت منجر به تولید هارمونیکهایی میشوند که اغلب با صدای آنالوگ همراه هستند.
تولید هارمونیک:
تولید هارمونیک میتواند به شکلهای متنوعی رخ دهد و نقشی کلیدی در شکلگیری بسیاری از صداها ایفا میکند. در واقع، بسیاری از انواع دیستورشنی که در مراحل ضبط، میکس و مسترینگ مورد استفاده قرار میگیرند، در اصل شکلی از تولید هارمونیک هستند.
این نوع دیستورشنها معمولاً بر اساس منبع ایجادشان دستهبندی میشوند؛ از جمله دیستورشنهای حاصل از لوله، نوار، کوانتیزاسیون، اختلاف فاز و موارد دیگر. با این حال، آنچه در زمینه مسترینگ آنالوگ برای ما اهمیت بیشتری دارد، تمرکز بر سه نوع اصلی دیستورشن است: دیستورشن حاصل از لامپهای خلأ (Tube)، نوار مغناطیسی (Tape) و تقویتکنندههای ترانزیستوری یا ترانسفورماتوری (Transistor/Transformer).
در صورتی که علاقهمند به آشنایی بیشتر با سایر انواع دیستورشن هستید، پیشنهاد میکنیم مقالهی قبلی ما با عنوان «تاثیر دیستورشن بر کیفیت و ساختار میکس شما» را مطالعه کنید.
تولید هارمونیک مبتنی بر لامپ:

نمایی از بالا بر تجهیزات آنالوگ مبتنی بر لامپ خلأ (Tube) برای تولید هارمونیک:
تولید هارمونیک بهواسطهی لامپ خلأ یکی از مطلوبترین ویژگیها در دنیای تجهیزات آنالوگ محسوب میشود؛ نهتنها در مسترینگ آنالوگ، بلکه در پخش صوتی خانگی (مانند آمپلیفایرهای لامپی) و اجراهای موسیقی زنده (نظیر آمپهای گیتار و باس لامپی) نیز جایگاه ویژهای دارد.
آنچه این نوع از تولید هارمونیک را بسیار محبوب میسازد، موسیقایی بودن و رنگ صوتی دلنشین آن است.
در فرآیند درایو شدن لامپ، هر دو نوع هارمونیکِ زوج و فرد تولید میشوند؛ اما آنچه بیش از همه برجسته میشود، هارمونیک مرتبه دوم است — فرکانسی که دقیقاً یک اکتاو بالاتر از فرکانس اصلی (Fundamental) قرار دارد. برجستهسازی این هارمونیک باعث ایجاد نوعی افکت دوبلسازی طبیعی میشود که غنای بیشتری به سیگنال اصلی میبخشد.
عبور یک موج سینوسی از شبیهساز لامپ خلأ (Tube Emulation):
یکی از نکات کلیدی درک تفاوتهای مسترینگ آنالوگ با مسترینگ دیجیتال، توجه به نوع و نحوهی تولید هارمونیکهاست.
هارمونیکهای مرتبه پایین، مانند هارمونیک دوم، این قابلیت را دارند که بدون ایجاد دیستورشن یا صدای ناخوشایند، بهطور قابل توجهی تقویت یا دچار دیستورشن شوند.
بههمین دلیل، لامپهای خلأ میتوانند مقدار زیادی از هارمونیک مرتبه دوم را تولید یا بزرگنمایی کنند، بدون آنکه کیفیت یا لطافت صدا تحت تأثیر منفی قرار گیرد. این ویژگی یکی از دلایل اصلی گرایش مهندسان صدا به مسترینگ آنالوگ و شبیهسازیهای مبتنی بر لامپ محسوب میشود، چراکه نتیجه نهایی را گرمتر، موسیقاییتر و گوشنوازتر میسازد.
تولید هارمونیک مبتنی بر نوار

با وجود اینکه امروزه بسیاری از استودیوهای مسترینگ استفاده از دستگاههای نوار مغناطیسی (Tape Machines) را کنار گذاشتهاند، برخی از مراکز حرفهای همچنان این تجهیزات را در زنجیرهی پردازش آنالوگ خود بهکار میبرند. دلیل این امر، ویژگیهای خاص صوتی این دستگاههاست که به صدای آنالوگ، رنگ و شخصیت منحصربهفردی میبخشند.
برای درک بهتر اینکه مسترینگ آنالوگ چیست؟، باید به یکی از عناصر اصلی آن، یعنی تأثیر نوار مغناطیسی بر سیگنال صوتی، توجه کرد. زمانیکه سیگنال الکتریکی به شکل مغناطیسی بر روی نوار ثبت میشود، این فرایند بهصورت طبیعی باعث تولید هارمونیکهایی در محدودهی فرکانسی پایین تا میانی میگردد.
نوارهای مغناطیسی از ذرات کوچکی تشکیل شدهاند که هنگام دریافت سیگنال، باید جهتگیری مغناطیسی خود را تغییر دهند تا صدای ورودی را بازتولید کنند. اما همهی این ذرات نسبت به فرکانسهای مختلف واکنش یکسانی ندارند. بهویژه در فرکانسهای بالا، که انرژی کمتری دارند، بخشی از ذرات ممکن است در وضعیت غیرفعال باقی بمانند.
هرچه تعداد این ذرات غیرفعال بیشتر باشد، باقیماندههای ضبطهای قبلی نیز به همان نسبت افزایش مییابد. در نتیجه، هنگام ضبط سیگنال جدید، اثراتی خفیف اما ملموس از سیگنالهای گذشته در ساختار مغناطیسی باقی میماند و بر صدای نهایی تأثیر میگذارد. این پدیده یکی از عوامل کلیدی در ایجاد «گرما» و «عمق» صدای آنالوگ است.
اگرچه حافظه مغناطیسی یا hysteresis معمولاً با استفاده از فرکانسهای بالای بایاس برای اختلال در جهتگیری ذرات و آمادهسازی نوار برای دریافت سیگنال جدید اصلاح میشود، اما این ذرات هنوز نقشی اساسی در شکلدهی سیگنال و تولید هارمونیکها دارند.
از سوی دیگر، وقتی که تمام ذرات مغناطیسی نوار به طور کامل به کار گرفته شوند و دیگر نتوان سیگنال اضافیای روی نوار ثبت کرد، به وضعیت اشباع یا saturation میرسیم. در این حالت، هم هارمونیکهای زوج و هم فرد تولید میشوند.
تولید هارمونیک مبتنی بر ترانزیستور و ترانسفورماتور

این نوع تولید هارمونیک ارتباط نزدیکی با نوار مغناطیسی و سایر انواع دیستورشن آنالوگ دارد، زیرا تقویتکنندههایی که برای انتشار و تقویت سیگنال استفاده میشوند معمولاً از این اجزای الکتریکی تشکیل شدهاند.
به طور معمول، زمانی که یک ترانزیستور به حالت اشباع میرسد، هارمونیکهای فرد تولید میکند. در حالی که وقتی یک ترانسفورماتور اشباع میشود، هارمونیکهای زوج تولید میشود. لازم به ذکر است که این اجزا بر اساس مواد به کار رفته برای ساختشان، تفاوتهای زیادی دارند، به همین دلیل نوع هارمونیکهایی که تولید میکنند نیز میتواند به شدت متغیر باشد.
مهمتر از همه، باید بدانید که در مورد اینکه کدام نوع دیستورشن هارمونیک صدای بهتری دارد، بحثهای زیادی وجود دارد. برخی معتقدند هارمونیکهای زوج به طور کلی صدای دلپذیرتر و موسیقاییتری دارند، در حالی که هارمونیکهای فرد به صدا غنای بیشتری میبخشند و عمق بیشتری به آن اضافه میکنند.
این ممکن است برای برخی افراد درست باشد، اما لذت از تولید هارمونیکها به شدت به سلیقه فردی بستگی دارد. علاوه بر این، هارمونیکهای با مرتبه بالاتر اغلب به عنوان هارمونیکهای تندتر و بیشتر مشهود در نظر گرفته میشوند.
شاید تفاوت اصلی، بیشتر در بین هارمونیکهای با مرتبه پایین و بالاتر باشد تا تفاوت هارمونیکهای زوج و فرد.
کمپرسور Soft Knee
با رسیدن هر یک از رسانههای یاد شده به نقطه اشباع، قابلیت افزایش دامنه سیگنال به طور چشمگیری محدود میشود. هرچه سیگنال به این نقطه اشباع نزدیکتر شود، دامنه دیگر بهصورت خطی رفتار نمیکند.
این تغییر غیرخطی در دامنه که موجب کاهش تدریجی دامنه نسبت به سیگنال ورودی میشود، به فشردهسازی تدریجی سیگنال منتهی میگردد.

این فرآیند مشابه عملکرد کمپرسور Soft Knee است. به محض رسیدن سیگنال به آستانه، فرآیند کاهش دامنه آغاز میشود و این اتفاق در تمام تجهیزات آنالوگ بهصورت مشابهی رخ میدهد.
بهترین سبکهای موسیقی برای مسترینگ آنالوگ:
حالا که صحبتهای فنی را تمام کردیم، بیایید درباره اینکه کدام سبکهای موسیقی معمولاً برای مسترینگ آنالوگ مناسبتر هستند و کدامها بهتر است در محیط دیجیتال مستر شوند، صحبت کنیم.
برای پاسخ به این سوال، باید در نظر بگیریم که هر یک از این دو روش چگونه بر شکلدهی به صدای سیگنال تأثیر میگذارند و این شکلدهی چگونه با انواع مختلف موسیقی ارتباط دارد.
آنالوگ
همانطور که توضیح دادیم، تجهیزات آنالوگ میتوانند باعث ایجاد تحریف هارمونیک شوند. این فرآیند منجر به پیچیدگی و تراکم بیشتر فرکانسهای پایین تا میانه میشود و صدایی گرمتر و غنیتر ایجاد میکند.
کمپرسور Soft-Knee به کنترل دینامیکها کمک میکند و ترانزیتها را کاهش میدهد. از آنجا که ترانزیانها معمولاً فرکانسهای بالاتری دارند، مانند صدای سنج یا سبلانس در آواز، این فرکانسهای بالا کاهش یافته و تقویت فرکانسهای پایینتر را به دنبال دارد.
در نهایت، صدای حاصل پرتر و کمی کمتر دقیق خواهد بود. نتیجه نهایی شفافیت کمتری دارد زیرا صدا تحت تأثیر پیچیدگیهای مختلف تجهیزات آنالوگ قرار میگیرد.
این ویژگیها باعث میشود که صدای آنالوگ برای سبکهایی مانند راک، ایندی، آکوستیک و سایر ژانرهایی که به دنبال صدای پرتر، گرمتر و کمی نرمتر هستند، انتخاب مناسبی باشد.

دیجیتال
چون پردازش دیجیتال بهطور قابل توجهی صدای اصلی را تغییر نمیدهد (مگر اینکه در حال شبیهسازی پردازش آنالوگ باشد)، این ویژگی برای ژانرهایی که به شفافیت و حفظ ترانزیانتها نیاز دارند، مناسب است.
این موضوع باعث میشود پردازش دیجیتال برای سبکهایی مانند متال، رپ و EDM انتخاب خوبی باشد.
در متال، بسیاری از صداها در طول اجرا دچار تحریف میشوند، بنابراین در فرآیند پستپروداکشن، حفظ وضوح اهمیت زیادی دارد.
برای رپ، که به وضوح و تیزی صدا معروف است، فدای پاسخ ترانزیانتها ممکن است انتخاب خوبی نباشد، هرچند که 808 میتواند با پردازش آنالوگ، از تولید هارمونیکهای پایین بهرهمند شود.
و در EDM، این ژانر بهطور طبیعی با پردازش دیجیتال گره خورده است. صدا معمولاً طوری مهندسی میشود که شفاف و با ترانزیانتهای برجسته باشد.
اگرچه موسیقی الکترونیک (EDM) ریشه در موسیقی رقص آنالوگ دارد، اما به تدریج به صدای کاملاً دیجیتال تبدیل شده است.
البته استثناهایی وجود دارد و این صحبتها باید با در نظر گرفتن این نکته بیان شوند که هیچ ژانری نباید به یک نوع پردازش خاص محدود شود. محدود کردن چنین ویژگیهایی، باعث میشود که امکانات خلاقانه برای هنرمندان و تولیدکنندگان موسیقی در آن ژانر کاهش یابد.

نتیجه
با اینکه در مورد سچوریشن و ارتباط آن با دیستورشن و کمپرسینگ صحبت کردیم، باید توجه داشته باشیم که مسترینگ یک فرآیند بسیار دقیق و کنترلشده است.
بسیاری از مهندسان میدانند که در این فرآیند، مقدار کم میتواند تأثیر زیادی داشته باشد، بهویژه وقتی که کل میکس مورد پردازش قرار میگیرد.
استفاده بیش از حد از دیستورشن یا کمپرسینگ میتواند بهطور منفی بر کیفیت کلی مستر اثر بگذارد، بنابراین باید با دقت انجام شود تا دیدگاه هنرمند و مهندس میکس حفظ شود.
به همین دلیل، اگرچه این اثرات در مسترینگ آنالوگ میتوانند استفاده شوند، اما همیشه بهطور محدود و بهگونهای اعمال میشوند که جنبههای مثبت آهنگ و اجرای آن را تقویت کنند.